تنقیص
معنی کلمه تنقیص در فرهنگ معین
معنی کلمه تنقیص در فرهنگ عمید
معنی کلمه تنقیص در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تنقیص در ویکی واژه
ناقص کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه تنقیص
آنکه کردش کرم ما به کرامت تخصیص رست از آفت افراط وز نقص تنقیص
سعی در تنقیص قدر خویش کرد هر که کرد اهمال در تکمیل نفس
هیچ معروف نفرماید تنقیص نظر هم زقاصر نظران کار چنین منکر شد
کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِیئاً لا داء و لا غائلة و لا اثم و لا موت فیه و لا تنقیص للذاته هنیئا مصدر ای هنئتهم هنیئا بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ.
گفتند شیخا این مروت عام نیست و قتوت تمام نه، در بخشش تنقیص و تنقیض مجوز و محمود نیست و در تحصیص تخصیص معهود نه، دامن جمعی بدرر انباشتی و جمعی را فرو دست گذاشتی.
پیش درزی جامه کز تنگ میآید برون چند تنقیصم دهد از سنگ میآید برون
پیش درزی جامه کز تنگ میآید برون چند تنقیصم دهد از سنگ میآید برون