تنش شکست

معنی کلمه تنش شکست در فرهنگستان زبان و ادب

{fracture stress, fracture strength} [مهندسی مواد و متالورژی] تنش عمودی حقیقی ای که در آن بر سطح مقطع کمینه در شروع شکست وارد می آید

معنی کلمه تنش شکست در ویکی واژه

تنش عمودی حقیقی‌ای که در آن بر سطح مقطع کمینه در شروع شکست وارد می‌آید.

جملاتی از کاربرد کلمه تنش شکست

در حالی که برای طراحی قطعاتی که تحت بارهای استاتیکی قرار می‌گیرد حد تسلیم ماده از مهم‌ترین کمیت‌های مکانیکی است، برای اجزایی مانند محور توربین‌ها با میل گاردان‌ها، فنرهای معلق و فنرهای سوپاپ و از این قبیل که تحت تنش‌های متناوب قرار می‌گیرند، بررسی تنش دیگری غیر از حد تسلیم مورد نیاز است. زیرا اگر این گونه قطعات تحت تأثیر نیروهای متناوب قرار گیرند پس از مدتی می‌شکنند هرچند که تنش‌های وارد بر آن‌ها بسیار پایین‌تر از استحکام کششی یا حد تسلیم باشد. پدیده‌ای را که در نتیجهٔ تنش‌های متناوب در جسم ایجاد گشته و به شکست آن می انجامد، خستگی یا فرسودگی می نامند. هر چه تعداد تناوب تنش‌های وارده بیشتر باشد، تنش شکست آن کوچکتر است. تنش متناوبی می‌تواند ناشی از چرخش، خمش یا ارتعاش باشد.
اندام تنش شکسته شد خرد زاندیشهٔ او به دست و پا مرد