تندیسه. [ ت َ س َ / س ِ] ( اِ مرکب ) بمعنی تندیس است که تمثال و صورت و مانند و غیره باشد. ( برهان ). پیکر و تصویر و تمثال. ( ناظم الاطباء ). صورت که پیکر نیز گویندش. ( شرفنامه منیری ). بمعنی تندس است. ( فرهنگ جهانگیری ) : بیاراست آن را به مه پیکران به اشکال تندیسه بیکران.معروفی ( از فرهنگ جهانگیری ).رجوع به تندیس شود.
معنی کلمه تندیسه در فرهنگ معین
(تَ ) (اِمر. ) نک تندیس .
معنی کلمه تندیسه در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - صورت تصویر تمثال . ۲- مجسمه. ۳ - پیکر جثه . ۴ - کالبد قالب .
معنی کلمه تندیسه در ویکی واژه
نک تندیس.
جملاتی از کاربرد کلمه تندیسه
در تالار اصلی کنگرهٔ ایالات متحدهٔ آمریکا، ۸ مجسمهٔ مرمری (یا برنزی) از سیاستمداران و افسران عالیرتبهٔ ایالات مؤتلفهٔ آمریکا نصب شده است. بر پایهٔ قوانین آمریکا، هر ایالت میتواند با هزینهٔ محلی خود، ۲ مجسمه از بزرگان و نامآوران خود را در این تالار قرار دهد که در مجموع، شمار این تندیسها به ۱۰۰ فقره بالغ میشود:
تاکنون ۲۵۰ تندیس از آمنهوتپ سوم به دست آمدهاست. این تندیسها سراسر زندگی آمنهوتپ را پوشش میدهند. او میان ششسالگی تا دوازدهسالگی به پادشاهی رسیدهاست و سالهای فرمانروایی او همراه با آشتی، کامیابی و شکوه مهرازی (معماری) بودهاست. در آینده از روزگار او به عنوان زمانی که مصر به شکوفایی معماری و نیرومندی در پیوندهای فرامیهنی دست یافته بود نام بردند. در ۱۸۸۷ در بایگانی عمارنه سندهایی از پیوندهای دیپلماتیک میان مصر و آشور، میتانی، بابل و خاتوشا یافت شد.
از تندیسهای معروفِ ساختهٔ او، میتوان به اندیشهگر اشاره کرد.
«إِذْ قالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ» پدر خویش را گفت و قوم خویش را «ما هذِهِ التَّماثِیلُ» این چه تندیسهاست، «الَّتِی أَنْتُمْ لَها عاکِفُونَ» (۵۲) که شما آن را پرستگارانید؟