تنافی
معنی کلمه تنافی در فرهنگ معین
معنی کلمه تنافی در فرهنگ عمید
معنی کلمه تنافی در فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) منافی هم بودن با هم مخالف شدن یکدیگر را نفی کردن . ۲ - ( اسم ) ناسازگاری .
معنی کلمه تنافی در دانشنامه اسلامی
...
معنی کلمه تنافی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تنافی
اگر کسی گوید بر تعنّت که: آن پوست نو که میآفریند عاصی نیست، چونست که وی را عذاب میکنند؟ جواب وی آنست که همان پوست سوخته می نو کند، و باز آرد نه پوستی دیگر، چون قادر است که آن پوست که در خاک میبریزد، پس همان نو میکند، و باز میآفریند، قادر است که آن پوست در آتش بسوزد، پس بقدرت همان نو کند، و بازآفریند. پس نه تبدّل در اصل آمد، که تغیّر در حال آمد. و بناء این قاعده بر آنست که غیر بر دو معنی استعمال کنند: بر معنی تضادّ و تنافی، و بر معنی تغیّر و تبدّل. و معنی تضاد و تنافی آنست که گویند: اللّیل غیر النهار و الذّکر غیر الأنثی. و معنی تغیّر و تبدّل آنست که ربّ العزّة گفت: یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ، و هی تلک الأرض بعینها، غیر انّها بدّلت جبالها و أنهارها و أشجارها. و بعرف و عادت کسی را بینی تندرست، پس او را بینی نزار و ضعیف. چون از وی پرسی گوید: انا غیر الّذی عهدت، من نه آنم که تو دیدی! و او همانست، لکن حالش متغیّر گشت و فی معناه انشد:
اتحاد اسلامی به دو معنی است: ۱. اتحاد سیاسی مقابل غیر مسلمانان است که قرآن مجید به آن اشاره نموده و فرمودهاست: «وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ؛ و این امت شما (در مقابل دشمنان) امتی است واحد و من پروردگار شمایم پس از مخالفت من بپرهیزید» (مؤمنون/۵۲). و این اتحاد سیاسی تنافی با حفظ عقیده خود و ثبات بر تولی و تبری ندارد، زیرا تولی و تبری دو رکن مهم دین و واجب بوده و باید با استدلال و منطق، و به دور از تعصب و عناد بحث و گفتگو کرد تا حق معلوم گردد و پیروی از حق شود.
همچنین منقار باشه از تعرض عصفور و ضرر زهر از نیش زنبور منقطع ماند و چهره کاهربا که در فراق رخساره کاه زرد مانده است، سرخ شود و تضاد و تنافی از مزاج طبایع اربعه برخیزد و دور نبود که عقرب، سنان بیفکند و خار پشت، تیر بیندازد و مار گرزه از لعاب نوش دهد و ماهی، جوشن و کشف، بر گستوان بیرون کند.
بلی تنافی اضداد و اختلاف حروف ز تنگ ظرفی هستیست در لباس صور