تمحیص

معنی کلمه تمحیص در لغت نامه دهخدا

تمحیص. [ ت َ ] ( ع مص ) آزموده گردانیدن. ( زوزنی ). آزمودن. || کم کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). یقال : محص اﷲ عن فلان ذنوبه ؛ ای نقصها و اذهب ماتعلق به من الذنوب و طهره و صفاه منها. ( اقرب الموارد ). || بی گناه کردن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || پاکیزه نمودن گوشت از پی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || دور کردن. ( از ذیل اقرب الموارد ).

معنی کلمه تمحیص در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - آزمودن . ۲ - پاکیزه کردن . ۳ - کاستن . ۴ - گوشت را از چربی و پی جدا کردن .

معنی کلمه تمحیص در فرهنگ عمید

آزمودن.

معنی کلمه تمحیص در فرهنگ فارسی

آزموده گردانیدن . آزمودنی

معنی کلمه تمحیص در ویکی واژه

آزمودن.
پاکیزه کردن.
کاستن.
گوشت را از چربی و پی جدا کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه تمحیص

و اندر حزن بسیار سخن گفته اند و بیشتر بر آن اند که اندوه آخرت محمود بود اما اندوه دنیا ناستوده بود مگر ابوعثمان حیری که گوید اندوه بهمه رویها فضیلت بود و زیادت، مؤمن را که بسبب معصیتی نبود زیرا که اگر تخصیص نبود تمحیص بود.
وَ اتَّقُوا فِتْنَةً الفتنة و البلیّة و الامتحان و الاختبار الذی یظهر به باطن امر النّاس فیستحقّ علیه الجزاء، و المراد بالفتنة هاهنا اقرار المنکر و ترک التغییر له ای لا تقروا المنکر بین اظهرکم فیعمّکم اللَّه بالعذاب. میگوید بترسید و بپرهیزید از عقوبت فتنه‌ای که چون فرو آید و در گیرد در گناه کار و بی‌گناه گیرد، و شومی آن بصالح و طالح رسد، صالح را تطهیر و تمحیص باشد و گناه کار و ظالم را عقوبت و عذاب بود. همانست که گفت: أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا... الی قوله: وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ. و این فتنه بقول بعضی مفسّران آنست که منکری بیند و آن را بنگرداند و نهی نکند و بآن در گذرد.
عَذابٌ مُهِینٌ کافرانراست ایشان که جاوید در دوزخ بمانند، و مؤمنانرا اگر عذابی رسد بر سبیل تمحیص و تکفیر بود یک چندی، وانگه از پس آن رحمت ابدی و عزت سرمدی و نعمت جاودانی.
و گفته‌اند در معنی آیت (استعینوا بالصبر علی الصلوات) یاری جویید بر تمحیص گناهان خویش، و کفارت آن بصبر کردن در اداء فرائض و خاصه در نماز، که آن باری گران است و کاری عظیم، چنانک رب العزة گفت وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ مصطفی ع معاذ جبل را گفت آن گه که از وی سؤال کرد حدّثنی بعمل یدخلنی الجنة و لا اسألک عن شی‌ء غیره‌