تفاعل

معنی کلمه تفاعل در لغت نامه دهخدا

تفاعل. [ ت َ ع ُ ] ( ع اِ ) یکی از ده باب ثلاثی مزیدفیه. این باب بمعانی زیر آید. مشارکت. مطاوعة فاعَلَه اظهار آنچه در باطن نیست مانند تمارض. وقوع تدریجی فعل بمعنی فعل مجرد.

معنی کلمه تفاعل در فرهنگ معین

(تَ عُ ) [ ع . ] ۱ - (مص . ) اظهار آن چه در باطن نیست . ۲ - (اِ. ) در صرف عربی یکی از باب های ثلاثی مزیدفیه .

معنی کلمه تفاعل در فرهنگ عمید

۱. در صرف عربی، از ابواب ثلاثی مزیدٌفیه که مصدرهای این باب بیشتر بر اشتراک و همکاری، تفاهم و تعاون، یا اظهار امری برخلاف واقع دلالت دارد، مانندِ تجاهل، تمارض.
۲. [قدیمی] تٲثیر متبادل بین دو جسم یا دو ماده.

معنی کلمه تفاعل در فرهنگ فارسی

یکی از ده باب ثلاثی مزید فیه

معنی کلمه تفاعل در ویکی واژه

اظهار آن چه در باطن نیست.
در صرف عربی یکی از باب‌های ثلاثی مزیدفیه.

جملاتی از کاربرد کلمه تفاعل

تقطیع: متفاعلن متفاعلن متفاعلن
تقطیع: مستفعلن ۳ بار- متفاعلن ۳ بار، بیت دوم مفاعیلن ۳ بار- مفاعلتن ۳ بار
در نحو نخواند دگر باب تنازع در صرف نبیتتد دگر وزن تفاعل
یَوْمَ یَجْمَعُکُمْ ای اذکر یوم یجمعکم. لِیَوْمِ الْجَمْعِ ای لحضور یوم الجمع و لأجله و هو یوم القیامة یجمع فیه الاوّلون و الآخرون و الملائکة و الانس و الجنّ أجمعون. و قیل: یجمع فیه الثّواب و العقاب و الظّالم و المظلوم و النّبی و من آمن به. ذلِکَ یَوْمُ التَّغابُنِ و هو تفاعل من الغبن و هو فوت الحظّ و النّقص فی المعاملة و المبایعة و المقاسمة. و استعمال الغبن فی هذا الموضع توسّع کما قوله: فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ و المغبون فی الحقیقة من غبن دینه. و ذلک الیوم یوم یغبن فیه اهل الحقّ اهل الباطل، و اهل الهدی اهل الضّلالة، و اهل الایمان اهل الکفر فلا غبن اغبن منه لانّ هؤلاء یدخلون الجنّة و هؤلاء یدخلون النّار. و فی الخبر: «ما من عبد مؤمن یدخل الجنّة الّا اری مقعده من النّار لو اساء لیزداد شکرا و ما من عبد یدخل النّار الّا اری مقعده من الجنّة لو احسن لیزداد حسرة».
تقطیع: متفاعلن ۴ بار
و المعنی لا یستهزئ قوم بقوم عسی ان یکونوا خیرا منهم عند اللَّه و افضل نصیبا، وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ ای لا تعیبوا و لا تطعنوا اهل دینکم و قیل اللمز العیب فی المشهد و الهمز فی المغیب و قیل اللمز یکون باللسان و العین و الاشارة و الهمز لا یکون الا باللسان، وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ، التنابز التفاعل من النبز و هو اللقب و هو ان یدعی الانسان بغیر ما سمی به و لا یستعمل الا فی القبیح. قال عکرمة هو قول الرجل للرجل یا فاسق یا منافق یا کافر و قال الحسن کان الیهودی و النصرانی یسلم فیقال له بعد اسلامه یا یهودی یا نصرانی و قال عطاء هو ان تقول لاخیک یا کلب یا خنزیر یا حمار.
در اوایل دهه ۸۰ قرن بیستم همراه با همکارانش آزمایش‌های سرنوشت ساز آزمون بل را انجام داد که این آزمون برهان خلف آلبرت اینشتین، بوریس پودولسکی و ناتان روزن در مکانیک کوانتومی که به‌طور ضمنی بر تفاعل شبح وار از راه دور دلالت دارد را نشان داد. در واقع این‌گونه به نظر می‌رسد که وقتی دو ذره با فاصلهٔ دلخواه زیادی از هم جدا شده‌اند همبستگی میان توابع موج آن‌ها در صورتی که آن‌ها یک بخش از تابع موجی واحد باشند که پیش از اندازه‌گیری یکی از دو ذره مختل نشده باشد، باقی می‌ماند.
تقطیع: متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن
قوله: «تَبارَکَ» معناه: تعالی و تعظم و تمجد. و قیل: تفاعل من البرکة.