تشبیهات
معنی کلمه تشبیهات در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه تشبیهات
و همچنین جایز است انواع «مجازات» و «استعارات» و تشبیهات، که مراد از آنها حقیقت آنها نیست.
پس گوییم که تخم این سخن اندر عقل تسبیح است، اعنی پاکیزه کردن. و اضافت است، اعنی بازبستن. و ابتهال است، اعنی. گردن نهادن. و تعظیم است اعنی بزرگ داشتن م رمبدع حق را سبحانه. اما تسبیح از آن بهمنزلت کلمه لا باشد از شهادت، و عقل تسبیح کرد ایزد را، اعنی پاک کردن مر او را از هرچه یافت اندر هویت خویش و نفی کرد از و تشبیه رویها. و اما اضافت از آن بهمنزلت کلمه اله است از شهادت، اعنی که عقل پس از آن نفی کرد از مبدع حق همه تشبیهات را، مقرر شد که عقل و همه آفریدهها باز بستهاند به مبدع حق که همه مرورا اند . ابتهال اعنی گردن نهادن از عقل. بهمنزلت کلمه اله باشد از شهادت، اعنی که عقل از پس نفی صفات و اقرار بهاضافت تضرع کند بهایزد، تا بشناسد مبدع حق را مجرد از صفتهای خلق. و اما تعظیم اعنی بزرگ داشتن از عقل بهمنزلت کلمه الله باشد از شهادت، اعنی عقل آنگاه که تضرع کرد بهایزد تعالی و پدیده مر عقاب او را توانایی نداشت که بر آن واقف شدی، پس بزرگوار کرد مبدع حق را را از همه هستی و نیستی. اما تخم هفت فصل شهادت اندر عقل چنان است که کلمه لا یک فصل است. و عقل تسبیح کرد مبدع حق را از جهت کلمه او، آن واحد محض است: و کلمه اله دو فصل است، همچنانکه اضافت که مانند اوست دو گونه است: اضافت روحانیات و اضافت جسمانیات از جهت پرستش، اعنی که جسمانی و روحانی هر دو آفریدگان خدایند ، و کلمه الا دو فصل است: و گردن نهادن بر دو گونه باشد . همچنین بزرگ داشتن بر دو گونه است: یکی بزرگ داشتن از هستی و دیگر از نیستی. اما تخم دوازده حرف شهادت اندر عقل آنست که کلمه لا دو حرف است، اعنی که غایت تسبیح ایزد تعالی از دو وجه است: از جهت عقل و از جهت نفس. و کلمه اله سه حرف است، اعنی که گردن نهد عقل به نفی، و گردن نهد به اثبات، و گردن نهد به عجز، که آن نه نفی است و نه اثبات. و کلمه الا سه حرف است: اعنی که عقل اضافت کند مر روحانی را و اضافت کند مر جسمانی را و اضافت کند مر علت هر دو را بهباری سبحانه. و کلمه الله چهار حرف است همچنان بزرگ داشتن بر چهار مرتبت است. اعنی که عقل بزرگ دارد مر ایزد را سبحانه از هلیت اعنی از هستی و از لمیت اعنی چرایی و از ماهیت اعنی چه چیزی و از کیفیت اعنی چگونگی. این است تخم شهادت اندر جوهر عقل که بدان عبادت کند مبدع حق را، و همچنین قرار عالم بر چهار امهات است چون آتش و هوا و آب و زمین. و بر هفت ستاره رونده است چون زحل و مشتری و مریخ و شمس و زهره و عطارد و قمر. و بر دوازده برج است چون حمل و نور و جوزا و سرطان و اسد و سنبله و میزان و عقرب و قوس و جدی و دلو و حوت. و اقرار جسم مردم که او راست تر(؟) از همه جسمهاست بر چهار طبع است چون سودا و بلغم و خون و صفرا، و بر هفت اندام اندرونی است چون مغز و دل و شش و جگر و سپرز و زهره و گرده و برابر دوازده برج دوازده اندام آشکار است چون سر و روی و گردن و سینه و شکم و پشت و دو دست و دو ران و دو پای. و صورت کردیم بر دایرهای که بههم آورد این قسمتها از شهادت و از عالم و از بدن مردم و از عبادت عقل، و پدید کردیم هر قسمی را با یکدیگر که در خور است از چهار و هفت و دوازده، و مرکز این همه عقل است .
یکی از مهارتهای او کاربرد صور خیال، از جمله تشبیه و استعاره در اشعار است، تصاویری که رودکی در اشعارش به کار برده، بر عکس شعرای دیگر سبک خراسانی، متحرک و جاندار است. در میان تصویرهای گوناگون، تشبیه مهمترین آرایه در شعرهای رودکی بهشمار میآید. با بررسیهایی که از سرودهایش به عمل آمده، اکثر تشبیهات او از نوع حسی به حسی و عقلی به حسیاند که در انواع مختلف آن، از جمله: تشبیه مضمر، تفضیل و… به کار رفته است.
چون گفته بودیم که تن آدم نسخۀ عالم است، اکنون بدانکه تن مشابه زمین است و مشابه آسمان و مشابه سال است که زمان است و مشابه شهر است که مکان است. پس ما در این رساله بجهت آسانی طالب این تشبیهات را جداگانه بیان کنیم:
بر پایه گفته خطیبی، ویژگیهای سبک او را میتوان چنین برشمرد: اسدی به صنایع لفظی و تشبیهات و مبالغههای دور از ذهن گرایش بسیار دارد و به شیوه قصیدهسرایان از به کار بردن اصطلاحات علمی زمان خود رویگردان نیست. همچنین در گرشاسپنامه به برخی از ویژگیهای لغوی و دستوری شاهنامه کمتر برمیخوریم، مانند به کار بردن «ابر»، «ابی»، «ابا» و به کار بردن حروف اضافه مضاعفی چون «به سر بر» «به کوه اندرون» «بر اندازه بر» و جز آن.
مضامین غزلیات او عاشقانه است ولی در آنها اشارات اخلاقی و عرفانی نیز وجود دارد. سخن او از تشبیهات و تعبیرات بدیع خالی نیست. وی مثنویای با نام «کارنامه» دارد که در سال ۷۴۱ ه.ق و یک سال پیش از مرگ خواجه علاءالدین وزیر سروده شده، در کارنامه شعری خود دارد. «کارنامه» ابن یمین، همچون «کارنامه بلخ» سنایی، وصف احوالات شاعر بودهاست که مخاطبش باد میباشد.
نتوان ز حقیقت تو تعبیر بی تشبیهات و استعارات
ابنندیم اثر دیگری هم داشته با عنوان «الاوصاف و التشبیهات» دربارهٔ کتاب و کتابت و ارج و ارزش آن که امروزه در دسترس نیست.
غیرت عقل است بر خوبی روح پر ز تشبیهات و تمثیل این نصوح
و این نوع را مثال بسیار است، مثل اینکه بعضی از ظلمه به ظلم و ستم، مال مردم را می گیرند، و آن را به فقرا می دهند یا مسجد و مدرسه و پل و رباط بنا می کنند و از این قبیل است که بعضی از اهل علم در مجامع و محافل، تکلیف به شخص صاحب آبرویی می کنند، که مبلغی به فقیری یا به جهت بنای خیر بدهد، و نمی دانند از وجوه واجبه چیزی بر ذمه او هست یا نه و آن بیچاره از رد او خجالت می کشد بلکه بسا باشد که می ترسد و مثل اینکه بعضی از تعزیه خوانان که در تعزیه حضرت امام حسین علیه السلام غنا می کنند و احادیث دروغ جعل می نمایند و مثل آنچه بعضی از عوام الناس در تعزیه سید الشهداء علیه السلام مرتکب می گردند، که موضعی را زینت می کنند، و مانند اهل کوفه و شام آنجا را آئین می بندند بلکه بعضی از اهل ظلم، زینت آنها را از مال فقرا و رعایا می گیرند و جمعی در دهه اول محرم، مجلسها و محفلها آراسته می کنند و مشعلها و فانوسها و صورتها نصب می نمایند و به این وسیله اسرافهای بسیاری می کنند و زنان را با مردان در یک مجمع حاضر می سازند و پسری را با مردی بر بالای منبر می کنند، تا به نغمات غنای حرام چند کلمه بخواند و بسا باشد که مردان را لباس زنان می پوشانند، و تشبیهات در می آورند و طبل و کوس و نقاره می کوبند و این هنگامه را تعزیه امام حسین علیه السلام می نامند و از چنین اعمال قبیحه رکیکه توقع اجر و ثواب دارند غافل از اینکه تعزیه، امری است مستحب، و به این واسطه نامشروعات متعدده تحقق می یابد، و با وجود آنکه این امر، بازیچه و لهو و لعب است، نه تعزیه و مصیبت.
دگر پرسش، معانی و بیان بود ز تشبیهات و از اقسام آن بود
اسدی در گرشاسپنامه از میان صنایع لفظی، انواع صنعت جناس و مبالغه را بیشتر به کار برده. اما بر خلاف شاهنامه که صنایع لفظی در آن طبیعی و پوشیدهاست، در گرشاسپنامه ساختگی و آشکار است. اسدی در تصویرپردازی مانند فردوسی بیشتر به صنعت تشبیه روی میآورد و این تشبیهات را میتوان به تشبیهات حماسی و غیرحماسی بخش کرد. در تشبیهات حماسی پیرو فردوسی است ولی او که در صنعت مبالغه بیش از فردوسی اغراق میگوید، در صنع تشبیه نیز بیش از او خیالپرداز است. میتوان گفت که اسدی در صنعت تشبیه پیرو فردوسی و پیشرو نظامی است.
اشعار او بیشتر در زمینههای :غزل، مدیحه سرایی، زهد، و… بودهاست. در به کار بردن تشبیهات در شعر هم بسیار مهارت داشت.
با این حال بنابر کشفیات اخیر انجام شده، سعید نفیسی با صراحت نابینا بودن رودکی را رد میکند. [نیازمند منبع] از آنجایی که خود وی در هیچکجای اشعار باقیماندهاش اشارهای به کوری خود نمیکند و تذکرهنویسانی که مدعی کور بودن مادرزادی وی هستند بیتی از خود رودکی دربارهٔ کور بودنش ذکر نکردند این احتمال وجود دارد که در سالهای پایانی عمرش مثلاً در زمان سرودن کلیله و دمنه (که امروزه اثری از آن نیست) کور بوده باشد که این جدای از تطابق با گزارش فردوسی از نظم کلیله دمنه، با یافتههای محققان و تصویرسازیهای موجود در تشبیهات شاعر نیز همخوانی دارد.
ابواسحاق، ابراهیم بن ابیعون احمد بن منجّم شهرتیافته به ابنِ ابیعون (؟ -۹۳۴م) ادیب، زبانشناس و نویسنده عراقی بود. النواحی در اخبار سرزمینها، الجوابات المسکته، التشبیهات، الدواوین، الرسائل، بیت مال السرور از آثار اوست. پس از اینکه راضی بالله از او خواست که از شلمغانی تبرا جوید، او را همراهش به صلیب کشید.