تشاغل

معنی کلمه تشاغل در لغت نامه دهخدا

تشاغل. [ ت َ غ ُ ] ( ع مص ) خویشتن را مشغول کردن از چیزی. ( دهار ) ( زوزنی ). تشغل به چیزی. ( از المنجد ). اشتغال به چیزی. ( اقرب الموارد ). شغلی بخود بستن و خویشتن را بدان مشغول ساختن. ( از متن اللغة ).

معنی کلمه تشاغل در فرهنگ معین

(تَ غُ ) [ ع . ] (مص ل . ) خود را مشغول ساختن ، خود را به کاری مشغول نشان دادن .

معنی کلمه تشاغل در ویکی واژه

خود را مشغول ساختن، خود را به کاری مشغول نشان دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه تشاغل

تشاغلتم عنا بصحبة غیرنا و اظهرتم الهجران ما هکذا کنّا
تشاغلتم عنا بصحبة غیرنا واظهرتم الهجران ما هکذی کنا
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّی ای تعرّض و تتغافل و تتشاغل بغیره «کَلَّا» ردع و زجر، ای لا تفعل مثلها بعدها فانّه غیر مرضیّ عند اللَّه و لیس الامر کما فعلت من اقبالک علی الغنیّ الکافر و اعراضک عن الفقیر المؤمن و قیل: «کَلَّا» بمعنی حقّا، و قیل: بمعنی الا و یکون الکلام مستأنفا و المعنی الا إِنَّها تَذْکِرَةٌ ای هذه السّورة و هذه الآیات موعظة و تذکیر للخلق.