تسجیل
معنی کلمه تسجیل در فرهنگ معین
معنی کلمه تسجیل در فرهنگ عمید
۲. حکم دادن.
۳. مهر کردن قباله.
۴. عهدوپیمان کردن.
معنی کلمه تسجیل در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- ثابت و استوارکردن بکرسی نشاندن . ۲- حکم دادن . ۳ - عهد کردن پیمان کردن . ۴- مهر کردن قباله . ۵- ( اسم ) استواری تایید. جمع : تسجیلات .
معنی کلمه تسجیل در دانشنامه آزاد فارسی
آیینی در برخی از مذاهب مسیحی مانند کاتولیک رومی، انگلیکان، و ارتدوکس، با هدف تأیید و تجدیدِ تعمیدِ دورۀ کودکی برای عضویت کامل در جامعۀ مؤمنان. در یهودیت اصلاح یافته، معمولاً آیین تسجیل سال ها پس از بَر میصوا و بَت میصوا برگزار می شود. در آیین تسجیل مسیحی، شخصی که قبلاً تعمید شده است، تأکید می کند مایل است عضو جامعۀ مؤمنان شود. اعتقاد بر این است که شخص مسیحی با این آیین از موهبت روح القدس برخوردار می شود. مراسم را معمولاً اسقف اجرا می کند. تسجیل در کلیسای انگلیکان با دست گذاری و در کلیسای کاتولیک رومی با تدهین (روغن مالی) انجام می گیرد. تسجیل ممکن است در هر سنی صورت گیرد، هرچند بیشتر مذاهب مسیحی لازم می دانند شخص به سنی رسیده باشد که معنی و اهمیت سوگند خود را درک کند. در کلیساهای انگلیکان و کاتولیک رومی معمولاً شخص باید دست کم دوازده سال داشته باشد. داوطلبان در یک دوره کلاس تسجیل شرکت می کنند، تا چیزهایی دربارۀ ایمان بیاموزند، و تکالیف دینی خود را فراگیرند. تا چندی پیش، داوطلب ملزم بود پرسش و پاسخ هایی موسوم به «رساله های دینی» را نیز ازبر کند.
معنی کلمه تسجیل در ویکی واژه
مهر کردن قباله.
جملاتی از کاربرد کلمه تسجیل
و بو عبد اللّه پارسی را بنواخت و همه در پیش خواجه او کار میکرد. و این بو عبد اللّه بروزگار وزارت خواجه صاحب برید بلخ بود و کاری باحشمت داشت، و بسیار بلا دید در محنتش و امیرک بیهقی در عزل وی از غزنین بتسجیل برفت، چنانکه بیاوردم، و مالی بزرگ از وی بستدند. و دیگر روز، سه شنبه خواجه بدرگاه آمد و امیر را بدید و پس بدیوان آمد. مصلّای نماز افکنده بودند نزدیک صدر وی از دیبای پیروزه، و دو رکعت نماز بکرد و پس بیرون از صدر بنشست، دوات خواست، بنهادند و دسته کاغذ و درج سبک، چنانکه وزیران را برند و نهند. و برداشت و آنجا نبشت که:
در معاملههای متوالی این زمین، به هیچ وجه پای شیخ فضلالله در کار نبودهاست. معاملهها نزد «آقا سیدعلی اکبر (تفرشی)» شده، اقرار بر وقوع و اعتراف بر آن را جمعی از علمای اعلام از قبیل «آقا سید عبدالله بهبهانی»، «حاجی شیخ مرتضی»، «صدرالعلما» و «شیخ محمدرضا قمی» و … نوشتهاند و خود سیدعلی اکبر وقوع معامله را تسجیل کردهاند. فقط آنچه شیخ [فضلالله] تصدی نمودهاند همان معاملهٔ احتیاطیهای است که تبدیل به احسن نمودهاند و آن، قبل از این معامله بودهاست. باری، نسبتی دادند از روی کذب به جناب شیخ، ولی خطا بود و پای غیر در میان…»
علاوه بر این، وقفنامه بقعه متضمن دستخط وامضای شیخ بهاالدین عاملی است، و توسط بزرگان دیگری از جمله مولانا محمد ترکه، مولانا خلیفه سلطان و مولانا محمد مؤمن الخنجی در دوره سلاطین صفویه مورد تأیید و تسجیل قرار گرفتهاست.