تساهل

معنی کلمه تساهل در لغت نامه دهخدا

تساهل. [ ت َ هَُ ] ( ع مص ) همدیگر آسان گرفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ). تسامح. ( زوزنی ) ( متن اللغة ). تلاین و تسامح. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || تساهل امر بر چیزی ضد تعاسر بر آن است. ( از اقرب الموارد ). || تساهل در عبارت ، ادای لفظی است آنچنانکه دلالت صریحی بمقصود نکند. ( از تعریفات جرجانی ).

معنی کلمه تساهل در فرهنگ معین

(تَ هُ ) [ ع . ] (مص ل . ) سهل گرفتن بر یکدیگر.

معنی کلمه تساهل در فرهنگ عمید

۱. سهل گرفتن، سست گرفتن.
۲. آسان گرفتن بر یکدیگر، به نرمی رفتار کردن.

معنی کلمه تساهل در فرهنگ فارسی

سهل گرفتن، آسان گرفتن بریکدیگر، بانرمی رفتار
۱- ( مصدر ) سهل گرفتن بر یکدیگر. ۲- آسان گرفتن بنرمی رفتار کردن . ۳- آسان گفتن . ۳- ( اسم ) سهل انکاری .

معنی کلمه تساهل در دانشنامه آزاد فارسی

تساهُل (toleration)
آزادی دین، در کشورهای واجد دینی رسمی. در قرن ۱۹ تساهل، در همۀ جهان مراعات می شد؛ ولی پیدایش فاشیسم و کمونیسم دامنۀ اجرای آن را در بسیاری کشورها محدود کرد، اگرچه بیشتر حکومت ها همچنان مدعی پشتیبانی از تساهل اند. جنبش اصلاح دین اصلِ لزوم تبعیت مردم از دین پادشاهشان را پذیرفت. این اصل تلویحاً به برابری دین ها از لحاظ نظری اشاره داشت، و از همین رو زمینه را برای پذیرش اصل تساهل هموار کرد. بی اعتنایی به دین در دورۀ جدید نیز به توسعۀ اصل تساهل کمک کرده است.

معنی کلمه تساهل در ویکی واژه

سهل گرفتن بر یکدیگر.

جملاتی از کاربرد کلمه تساهل

ابوالفضل در سال ۹۸۱ ق/۱۵۷۵ م به دربار اکبرشاه رفت و در انجمنی که بنام مذهب جدید یا توصیه الهی یا دین الهی تشکیل شده بود شرکت کرد. در دهه‌های ۱۵۸۰ و ۱۵۹۰ میلادی ابوالفضل در پی آموزه‌های پدرش شیخ مبارک در تقویت شیوه مسالمت‌آمیز اکبرشاه در حل و فصل مسائل که همراه با تساهل و سعه صدر بود مؤثر بود. و در تدوین و قاعده‌مند کردن سیاست بردباری مذهبی اکبر نقش داشت. او هم‌چنین با محدود کردن نفوذ مذهبی از علمای اسلامی به ترویج اصل «صلح کل» (صلح جهانی) به عنوان اساس قدرت و شخصیت مذهبی سلطنت اکبر شاه پرداخت.
رومیان به تلفیق‌گرایی تمایل داشتند و خدایان یکسانی را با نام‌های مختلف در نقاط مختلف امپراتوری می‌دیدند. به همین دلیل، آنها عموماً نسبت به خدایان جدید و تجربیات دینی مردمان دیگر که بخشی از امپراتوری وسیع‌تر آنها را تشکیل می‌دادند بردبار و سازگار بودند. این تساهل عمومی نه به مذاهبی که با دولت دشمن بودند و نه به مذاهبی که ادعای حقوق انحصاری بر اعتقادات و اعمال مذهبی داشتند، تعمیم داده نشد. ایمان انحصاری یهودیان و مسیحیان در ذات خود آنها را از سایر مردم متمایز می‌کرد، اما در حالی که گروه یهودیان عمدتاً در یک گروه ملی و قومی واحد قرار داشت، مسیحیان در جذب نوکیش فعال و موفق بودند. دین جدید و ادعای جهانی بودن مسیحیت را به یک منطقه جغرافیایی محدود نمی‌کرد.
دو ویژگی شخصیتی کلیدی، پذیرش و انعطاف‌پذیری است. پذیرش شامل ویژگی‌هایی نظیر تساهل در در برابر ابهام، درون‌گرایی و برون‌گرایی و برخورداری از ذهن باز است. از سوی دیگر، انعطاف‌پذیری شامل برخورداری از کانون کنترل درونی، شکیبایی، تساهل در برابر ابهام و کاردانی است.
در عیادت اگر تساهل رفت تو کریمی و عذر من مقبول
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای ایشان که بگرویدند أَنْفِقُوا نفقه کنید مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ از پاک آنک کسب کردید و بدست آوردید وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ و نفقه کنید از آنچه شما را بیرون آوردیم از زمین وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ و آهنگ بترینه مکنید در زکاة و صدقه که میدهید، وَ لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ و آن بترینه که در ستد و داد خود نستانید إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ مگر بتساهل و محابا در قیمت که چشم بر چیزی فرا کنید وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ (۲۶۷) و بدانید که اللَّه بی نیازست به بی نیازی وجود ستوده.
فتوحات گسترده اسلامی و شکل‌گیری امپراطوری عظیمی که طیف وسیعی از گروه‌های مختلف قومی، نژادی، دینی و میراث‌های فرهنگی آنها را در بر می‌گرفت، به همراه طبیعت جهان‌گرایانه اسلام و نوعی تساهل موجود در بطن تعالیم آن، مقدمات پیدایش و تعالی تمدن اسلامی را فراهم کرد. این پیدایش و تعالی، فراز و نشیب‌های خاص خود را داشت و از چالش‌های درونی و بیرونی تأثیرپذیر بود، ولی به هر ترتیب مراحل خاص خود را طی کرد و در قرن سوم و چهارم هجری به اوج خود رسید. به‌ویژه در قرن چهارم نمودهای ویژه‌ای از خود نشان داد.
و این زکاة معشر بر مالک زرع است نه بر مالک زمین، کسی که زمین کسی باجارت داد زکاة آن کشته بر مستاجر است نه بر موجر وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ قراءة بزی تشدید تا است، اشارت کند بآن تا که تخفیف را بیوکنده است، که اصل او وَ لا تَیَمَّمُوا بدو تا است مِنْهُ تُنْفِقُونَ ای تنفقونه. میگوید چون زکاة میدهید قصد بدترینه مکنید، آن گه گفت وَ لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ ای لستم بآخذی ذلک الخبیث لو اعطیتم فی حق لکم الّا باغماض و تساهل.
دورهٔ اوج و عظمت حکومت غوریان که حدود پنجاه سال طول کشید با سلطنت دو تن از فرزندان بهاءالدین سام، یعنی غیاث‌الدین محمد و شهاب‌الدین مصادف بود. این دو برادر با برخورداری از استعدادهای ذاتی و روحیهٔ رعیت‌پروری، تساهل و تسامح و آگاهی از موقعیت‌های سیاسی و نظامی محیط اطراف خود با اتحاد و بهره‌گیری از نیروهای مادی و معنوی غوریان معمار و سازندهٔ این دورهٔ غوریان بوده‌اند. چنانچه در مدت کوتاهی حکومت غور را که بر کوهستان‌های غور محدود می‌شد به امپراتوری مبدل ساختند که از خراسان تا هندوستان وسعت داشت و با حکومت خوارزمشاهیان برابری می‌کرد.
در بخش دوازدهم، انوشیروان آورده‌است که وی به روش‌های حکومتی اقوام دیگر مانند رومیان و هندیان توجه داشته و آنچه را خوب دیده، پذیرفته و کارهای بد آن‌ها را کنار گذاشته‌است. نسبت به پیروان مذاهب دیگر و اقوام خارجی تسامح و تساهل روا داشته و کسی را به کاری که موافق دین و آئینش نبوده، وادار نکرده‌است. این ادعا نیز از منابع دیگر تأیید می‌گردد.
خواهی بایجاب خوان خواهی باستفهام، میگوید از بدترینه مدهید و در ستد و داد بدترینه میتانید مگر بتساهل و محابا در قیمت چشم بر چیزی فرا کرده إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ ای الّا ان یغمض لکم فیه، وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ بدانید که اللَّه بی نیازست، و با بی نیازی کارساز و بنده نواز، حمید ستوده یعنی ستوده خود بی ستاینده، تمام قدر نه کاهنده نه افزاینده، بزرگ عزّ بی پرستش بنده.
- تساهل در برابر امور ناشناخته و مبهم.