تجسد

معنی کلمه تجسد در لغت نامه دهخدا

تجسد. [ ت َ ج َس ْ س ُ ] ( ع مص ) تناورشدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ).

معنی کلمه تجسد در فرهنگ معین

(تَ جَ سُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) جسمیت یافتن ، به صورت جسم درآمدن .

معنی کلمه تجسد در فرهنگ عمید

به صورت جسد درآوردن.

معنی کلمه تجسد در فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) تناوری جسد پذیری . جمع : تحسدات .

معنی کلمه تجسد در دانشنامه آزاد فارسی

تَجَسّد
رجوع شود به:تناسخ

معنی کلمه تجسد در ویکی واژه

جسمیت یافتن، به صورت جسم درآمدن.

جملاتی از کاربرد کلمه تجسد

به عقیده دنیس مک‌ایون تعیین دقیق سرشت دعاوی بهاءالله کار دشواری است. عقیده‌ها رسمی آئین بهائی هر نوع حلول و تجسد را رد می‌کند و تأکید می‌کند که بهاءالله مظهری الهی است، به مانند یک آینه که آفتاب را باز می‌تاباند.:۵۰۰ بهاءالله خود نیز حلول و تجسد خداوند و اندیشه وحدتِ وجود را رد می‌کند و خداوند را ورای این جهان می‌داند. با این حال، مک‌ایون با ذکر چند نمونه [ج] معتقد است کنار گذاشتن این گمان که بهاءالله در آثار متاخرش ادعاهای بنیادی‌تری داشته مشکل است.:۵۰۰ بهاءالله اما توضیح می‌دهد که هر اشاره او به الوهیت دلالت بر نیستی و فنای مطلق او دارد. به گفته او این مقام، مقام فنای از نفس و بقای بالله است.[چ]
متجسد شود در او ارواح متروح شود در او شباح
در باب تجسد کلمه الهی: این رساله ناظر به خلقت است و بر مبنای انجیل یوحنا به تبیین روند خلقت می‌پردازد.
روح مجرد متجسد شده واحد بی چون متعددشده
بسیاری از مسیحیان رستاخیز عیسی را نظریه اصلی و محوری در مسیحیت می‌دانند. عده دیگری از مسیحیان به حلول روح مسیح و تجسد او به عنوان محور آموزه‌های مسیحی توجه دارند، هر چند این معجزات و به‌طور خاص رستاخیز او هستند که اعتبار لازم را برای پدیده تجسد وی فراهم می‌کنند. با توجه به نظر پولس، ایمان مسیحی بر محوریت رستاخیز عیسی مسیح و امید برای زندگی پس از مرگ قرار می‌گیرد. پولس رسول در نامه اول خود به قرنتیان نوشت، اگر تنها در این زندگی امید به مسیح داریم، ما بیش از همه انسان‌ها مورد ترحم هستیم. اما در واقع مسیح مجدد زنده شده، و این اولین محصول از بازگشت کسانیاست که در مرگ افتاده‌اند.[پانویس ۱۲]