تجانس

تجانس

معنی کلمه تجانس در لغت نامه دهخدا

تجانس. [ ت َن ُ ] ( ع مص ) اتحاد در جنس ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ): و معالتجانس التآنس. ( اقرب الموارد ). همجنس بودن. ( فرهنگ نظام ). مجانست. همانندی. || ( اصطلاح علم کلام ) تجانس و مجانست هر دو در اصطلاح علم کلام در مورد اتحاد جنس استعمال میشود. مانند: انسان و فرس که هر دو از اقسام وحدت میباشند. چنانکه در شرح مواقف و اطول بیان شده است و از استعمالات حکما استنباطشده معلوم گردیده است که حکما نیز تجانس را در مورداتحاد جنس استعمال میکنند. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).

معنی کلمه تجانس در فرهنگ معین

(تَ نُ ) [ ع . ] (مص ل . ) از یک جنس بودن ، هم جنس بودن .

معنی کلمه تجانس در فرهنگ عمید

۱. هم جنس بودن، از یک جنس بودن.
۲. هم جنسی.

معنی کلمه تجانس در فرهنگ فارسی

هم جنس بودن، ازیک جنس بودن باهم، همجنسی
۱- ( مصدر ) همجنسی داشتن همرنگ بودن. ۲- ( اسم ) همجنسی همرنگی :(( میان ما تجانس اخلاقی نیست. ) ) جمع : تجانسات .

معنی کلمه تجانس در دانشنامه عمومی

در هندسه اقلیدسی، تجانس یکنواخت یا تجانس همسانگرد، تبدیلی خطی است که اشکال را در تمام جهات به یک مقیاس بزرگ یا کوچک می کند. در حالت کلی تر، ضریب تجانس در جهات گوناگون می تواند متفاوت باشد. در این صورت به آن تجانس غیریکنواخت یا ناهمسانگرد گویند. در حالت اول شکل متجانس مشابه شکل اصلی است، ولی در حالت دوم شکل متجانس متفاوت است مثلاً حاصل تجانس غیریکنواخت یک مربع می تواند یک مستطیل باشد.

معنی کلمه تجانس در دانشنامه آزاد فارسی

تَجانُس (enlargement)
تبدیلی که اندازۀ شکل را با ضرب اندازه های همۀ اجزایش در ضریبی یکسان تغییر می دهد. این ضریب ممکن است کوچک تر یا بزرگ تر از یک و بنابراین، شکل حاصل نیز ممکن است کوچک تر یا بزرگ تر از شکل اولیه باشد.

معنی کلمه تجانس در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تجانس به معنی همجنس بودن در باب تجارت و شرکت از ابواب فقه آمده است.
تجانس یعنی همجنس بودن.
تجانس در فقه
در باب تجارت و شرکت به مناسبت آمده است.
شرط تحقق ربا
از شرایط تحقق ربا در معامله، همجنس بودن کالا و بها ی آن است.
شرط شرکت
...

معنی کلمه تجانس در ویکی واژه

از یک جنس بودن، هم جنس بودن.

جملاتی از کاربرد کلمه تجانس

جنسها با جنسها آمیخته زین تجانس زینتی انگیخته
«وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ یُؤْمِنُوا» من الایمان، «إِذْ جاءَهُمُ الْهُدی‌» ای النّبی و القرآن، «إِلَّا أَنْ قالُوا» ای الّا قولهم، «أَ بَعَثَ اللَّهُ بَشَراً رَسُولًا» ای هلا بعث ملکا رسولا انکار کردند بآنک اللَّه تعالی بشری از جنس ایشان برسولی فرستاد، گفتند چرا نه فریشته‌ای فرستادی و ندانستند که تآنس از تجانس خیزد و تنافر از تخالف بود، هر کس را انس با جنس خود بود، اگر پیغامبر فریشته بودی آدمی را با وی انس نبودی بلکه وی را نفرت بودی و نه مقتضی حکمت بودی، چون ایشان چنین گفتند ربّ العالمین جواب ایشان داد: «قُلْ لَوْ کانَ فِی الْأَرْضِ مَلائِکَةٌ» بدل الآدمیین، «یَمْشُونَ» کما یمشی ابن آدم، «مُطْمَئِنِّینَ» مستوطنین الارض، «لَنَزَّلْنا عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ مَلَکاً رَسُولًا» لانّه لا یرسل الی خلق الّا ما کان من جنسه لیکونوا منه اقبل و الیه اسرع پس کافران گفتند: و من یشهد لک انّک رسول اللَّه؟ آن کیست که گواهی دهد ترا که رسول خدایی؟ اللَّه تعالی بجواب ایشان این آیت فرستاد: «قُلْ» یا محمّد، «کَفی‌ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ» بانّی رسوله. و قیل المعنی انّی اشهد اللَّه علی انّی بلّغتکم ما امرنی بتبلیغه و اجتهدت و انّکم کفرتم لیشهد لی علیکم یوم القیامة، و انتصاب شهیدا علی التّمییز او علی الحال ای کفی اللَّه فی حال الشّهادة، «إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبِیراً» بما کان، «بَصِیراً» بما یکون.
ابو بکر وراق جواب داد که: فرزند اقتضاء جنسیّت کند، و خدای را جنس نیست، و دوستی اقتضاء جنسیّت نکند. نه‌بینی که کسی اسبی دوست دارد، یا جوهری دوست دارد، یا جامه، یا بنائی، وزین هیچ چیز بفرزندی نگیرد، تا بدانی که فرزند اقتضاء تجانس کند، و لا جنس له جلّ جلاله. ترسا چون این سخن بشنید مسلمان گشت، و بدین اسلام در آمد.
کار روزنبرگ با کارل راجرز در پژوهش به منظور بررسی اجزای یک رابطه یاریگر، از نظر لیتل، برای توسعه ارتباط بدون خشونت اساسی بود. راجرز بر موارد زیر تأکید کرد: ۱) یادگیری تجربی، ۲) "صراحت در مورد حالت عاطفی فرد،" ۳) رضایت از شنیدن دیگران "به شیوه‌ای که برای آن‌ها تشدید شود،" ۴) غنی‌سازی و تشویق تجربه " گوش دادن خلاق، فعال، حساس، دقیق، همدلانه، "۵)" ارزش عمیق تجانس بین تجربه درونی خود، آگاهی هشیارانه فرد و ارتباطات فرد، " و پس از آن، ۶) تجربه مفرح از عشق و قدردانی بی‌قید و شرط و گسترش دادن مشابه آن [برای دیگران].
اندیشه‌های این متفکر قرنِ نوزده، نه در لحن و نه در مضمون هیچ تجانسی با نویسندگان و متفکرانِ متدین دوران خودش نداشت و درک آن به زمان‌های بسیار فراتری از دورانِ او رسیده‌است.
از آنجا که تجانس و شباهت، از پایه های دوستی و مهربانی است، بسیاری خرد و فضل بایسته آرد که خردمند و فاضل کم دوست و یار بود.
در فرهنگ واژگان انگلیسی آمریکن هریتیج معنی ثانویه وارونه گویی به این صورت آمده است: «ناسازگاری میان آنچه انتظار رخ دادنش وجود دارد و آنچه رخ می‌دهد.» این مفهوم اگرچه مترادف نامتجانس نیست اما با تعریف وارونه گویی نمایشی و موقعیت یکسان است. در تعاریف وارونه گویی ناسازگاری اغلب موجود است اما ناسازگاری باید برخی جنبه‌های حماقت یا غرور انسان را آشکار کند؛ بنابراین کاربر مورد استفاده فرهنگ واژگان آمریکن هریتیج استفاده وارونه گویی برای اتفاقات تأسف بار صرف یا ناامیدی‌های غافل گیرکننده قابل قبول نیست زیرا هیچ چیز از غرور یا حماقت انسان را نشان نمی‌دهد.
«کاستیلیونی عاشق پارادوکس‌ها و درک و خِرَد جدیدی است که می‌توانند ایجاد کنند. یکی از نمونه‌ها سّلا (زین)، چهارپایه چرخان است که در سال ۱۹۵۷ میلادی با پیر جاکومو طراحی شد، که به دلیل استفاده از یک شیء روزمرۀ موجود در یک زمینۀ غیرمنتظره، برچسب نامتجانس «دادائیست» را برای کاستیلیونی‌ها به ارمغان آورد.»
به نوشتهٔ محمدرضا شفیعی کدکنی در رستاخیز کلمات، این عبارت و دیگر عبارات که کشش موسیقایی قوی، تجانس، و هم‌آوایی دارند اما فاقد ارتباط معنایی و عقلی هستند و از «زبان عزایم خوانان و ارباب سحر و جادو و مدعیان ارتباط با عالم غیب در میان مردم رواج دارند» دارای کیفیتی با عنوان جادوی مجاورت ساحرانه هستند و عامل موسیقایی آن‌ها (یعنی استفاده آن‌ها از توازن‌های صوتی در کلام) چنان قوی است که حافظه جمعی جامعه بی‌توجه به معنا و مفهوم این واژه‌ها در کنار هم از آهنگ و موسیقی موجود در آن‌ها لذت می‌برد.
در جناس تام، تمام صامت‌ها و مصوت‌های دو کلمه یکسان هستند، اما معنی آن‌ها با یکدیگر متفاوت است. به‌عبارتی دیگر، واژگانی که دو بار در یک بیت یا عبارت به‌کار می‌روند و هر بار معنایی متفاوت از آن‌ها برداشت می‌شود، متجانس‌اند.
عدم تجانس پادتن برای تک‌تیره پادتن‌ها و سایر محصولات نوترکیب رایج است و معمولاً در حین بیان یا تولید نشان داده می‌شود.
نیست لازم تجانس از ره ذات جنس آب است و خاک از آنکه نبات
تکنیک چند بعدی اثربخشی را در چند بعد به طور همزمان اندازه گیری می کند. اغلب در ارتباط با رویکرد تحقق هدف و روش منابع سیستم استفاده می شود.چارچوب ارزش رقابتی نسخه ای از روش چند بعدی است که سه بعد ارزشی را که در قلب اکثر تعاریف قانونی قرار دارند، پوشش می دهد. آنها عبارتند از: تمرکز سازمانی، ساختار سازمانی، ابزار سازمانی و اهداف سازمانی.در موقعیت‌های مختلف، این روش‌های چند بعدی صرفاً منعکس‌کننده این واقعیت هستند که به قول استارباک و نیستروم، «سازمان‌ها دارای اهداف مبهم، تا حدی غیرقابل مقایسه و نامتجانس هستند».
هر ۱۹ روز، یک بار باید در حدود استطاعت از ۱ نفر متجانس و هم سنخ پذیرائی کرد. در شام و نهار باید به یک غذا اکتفا کرد و تجاوز حرام است. هر ۱۹ روز، یک بار باید در حدود استطاعت از ۱۹ نفر متجانس و هم سنخ پذیرائی کرد.