تبذل
معنی کلمه تبذل در فرهنگ معین
معنی کلمه تبذل در فرهنگ عمید
۲. خوش رویی کردن.
۳. گشاده رویی.
معنی کلمه تبذل در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تبذل در ویکی واژه
خوشرویی کردن.
خوش رویی، گشاده رویی.
جملاتی از کاربرد کلمه تبذل
فَیُضاعِفَهُ بالرفع علی الاستیناف علی معنی فهو یضاعفه و بالنصب علی جواب الاستفهام وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ. ثواب حسن و قیل کریم لانه لم یتبذل فی طلبه و قیل کریم صاحبه.
عُرُباً جمع عروب و هی المتحبّبة الی زوجها بغنجها و قیل عُرُباً مشتهیات للازواج، یقال ناقة عروبة اذا اشتهت الفحل و قیل هی الحسنة التبعّل و قیل هی الخفرة المتبذلة لزوجها و قیل هی اللعوب بزوجها انسابه.
کفک الوطفاء ضیعت للندی تبذل الاموال من قبل السؤال
شیخ الاسلام گفت: که گر در هزار سال، یک تن رسد کی چنین بود فراوان بود، که ویرا شریعت و حقیقت بهم شود. عمرو عثمان گفت. المروة التغافل عن زلل الاخوان. و قال ابوحفص الحداد ٭ المروة هی ان تبذل لاخونک جاهک و مالک فی الدنیا، و تخصهم بالدعاء للعقبی. و قال ابوعثمان الحیری ٭ المروة ان تصون نفسک عن المخلقات.
چو عمر دادی دنیا بده که خوش نبود به صد خزینه تبذل به دانگی استقصا
منشین بخانه خیز که صحرا بخرمی هر جا که میروی همه جای تبذلست
آزرا الحق ملال آمدزبس انعام او یارب اورا دل بنگر فت از تبذل کردنش؟
وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ یعنون محمدا (ص) یَأْکُلُ الطَّعامَ کما نأکل نحن، وَ یَمْشِی فِی الْأَسْواقِ، یلتمس المعاش کما نمشی، فلا یجوز ان یمتاز عنّا بالنبوّة، و کانوا یقولون له: لست انت بملک و لا ملک: لست بملک لانک تأکل و الملک لا یأکل، و لست بملک لانّ الملک لا یتسوّق و انت تتسوّق و تتبذل. و ما قالوه فاسد، لانّ اکله الطعام لکونه آدمیا و مشیه فی الاسواق لتواضعه و کان ذلک صفة له و شیء من ذلک لا ینافی النبوّة.