تاوان دادن

معنی کلمه تاوان دادن در لغت نامه دهخدا

تاوان دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) دادن غرامت و جریمه. جبران ضرر :
یکی اسب پرمایه تاوان دهم
مبادا که بر وی سپاسی نهم.فردوسی.از آن من آسان است که برجای دارم و اگر ندارمی ، تاوان توانمی داد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 259 ).
جزع تو بغمزه برده جانها
لعل تو ببوسه داده تاوان.خاقانی.جان بلب آورده ام تا از لبم جانی دهی
جان ز من بربوده ای باشد که تاوانی دهی.عطار.نعمتی را کز پی مرضات حق دریافتی
حق تعالی از نعیم آخرت تاوان دهاد.سعدی.رجوع به تاوان و سایر ترکیبات آن شود.

معنی کلمه تاوان دادن در فرهنگ معین

(دَ ) (مص م . ) ۱ - جریمه دادن . ۲ - عوض دادن .

معنی کلمه تاوان دادن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- جریمه دادن غرامت دادن . ۲- عوض دادن بدل دادن .

معنی کلمه تاوان دادن در ویکی واژه

جریمه دادن.
عوض دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه تاوان دادن

تاج خرقان ببخارا بلب جوی بشیر خر مغ . . . اد و بترسید ز تاوان دادن