تالاموس
معنی کلمه تالاموس در فرهنگ معین

تالاموس

معنی کلمه تالاموس در فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) هر یک از دو تودة خاکستری که در طرفین بطن سوم مغز قرار دارد و بخشی از دیوارة جانبی حفرة بطن سوم را تشکیل می دهد، نَهَنج . (فره ).

معنی کلمه تالاموس در دانشنامه عمومی

تالاموس ( thalamus ) یا نهنج در مغز و محل تقویت و پردازش اطلاعات است.
الیاف اعصاب حس پنج گانه بدن انسان به جز حس بویایی برای تقویت وارد تالاموس شده و سپس از تالاموس خارج و وارد قشر مخ برای پردازش می شود. تقویت نشدن حس بویایی انسان توسط تالاموس از دلایل اصلی ضعیف بودن این حس در انسان نسبت به دیگر حیوانات مانند سگ می باشد. همچنین تالاموس مسئول تطبیق تصویرها با عواطف می باشد. تحریک هسته های میانی، پسین و پیشین تالاموس به دگرگونی در پاسخ های احساسی می انجامد؛ ولی اهمیت این هسته ها در تنظیم رفتارهای احساسی به واسطه خود تالاموس نیست بلکه به چرایی ارتباط این هسته ها با دیگر سازه های دستگاه کناره ای می باشد.
اجزای تالاموس :هستهٔ شکمی قدامی ( ventral anterior ) ، هستهٔ شکمی جانبی ( ventro - lateral nucleus ) ، هستهٔ شکمی خلفی جانبی ( ventro - postero - lateral ) ، هستهٔ شکمی خلفی میانی ( ventro - postero - median ) که در داخل هستهٔ شکمی خلفی جانبی قرار دارد و هستهٔ پولوینار ( Pulvinar ) که خلفی ترین هستهٔ تالاموس است.
معنی کلمه تالاموس در دانشنامه عمومی
معنی کلمه تالاموس در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه تالاموس در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تالاموس

معنی کلمه تالاموس در دانشنامه آزاد فارسی

تالاموس (thalamus)
هر یک از دو تودۀ بیضوی از مادۀ خاکستری، واقع در نیمکره های مخ. این بخش مرکز هماهنگ کنندۀ اطلاعات حسی در مسیر حرکت پیام ها به قشر مخ است و در تنظیم حرکات نیز نقش مهمی دارد.

معنی کلمه تالاموس در ویکی واژه

(فره)
هر یک از دو تودة خاکستری که در طرفین بطن سوم مغز قرار دارد و بخشی از دیوارة جانبی حفرة بطن سوم را تشکیل می‌دهد، نَهَن

جملاتی از کاربرد کلمه تالاموس

مخ شامل بطن‌ها است که مایع مغزی-نخاعی در آن مکان‌ها تولید شده و به گردش در می‌آید. در زیر جسم پینه‌ای، دیوارهٔ شفاف[ظ] قرار دارد که غشای جداکنندهٔ بطن‌های طرفی می‌باشد. در زیر بطن‌های طرفی، تالاموس و در جلو و پایین آن نیز هیپوتالاموس قرار دارد. هیپوتالاموس به جلو کشیده شده و غده هیپوفیز را شکل می‌دهد. عقبِ تالاموس، ساقهٔ مغز واقع شده‌است.
در مغز انسان تنها ۱۰٬۰۰۰ تا ۲۰٬۰۰۰ یاخته عصبی تولیدکنندهٔ آرکسین وجود دارد که بیشتر در نواحی اطراف مثلث مغزی و هیپوتالاموس جانبی واقع شده‌اند. شاخه‌های این یاخته‌های به نواحی دیگر گسترده شده و در تنظیم بیداری، اشتها و سایر رفتارها نقش دارند. در انسان دو نوع پپتید آرکسین، و دو نوع گیرنده آرکسین وجود دارد.
مغز از بخش‌های مختلفی مانند مخ، تالاموس، هیپوتالاموس، پل مغزی، بطن‌های مغز، ساقه مغز، بادامه مغز، عقده‌های قاعده‌ای تشکیل شده‌است.
حس بویایی توسط سلول‌های گیرنده در اپیتلیوم مخاط بویایی در حفره بینی ایجاد می‌شود. این اطلاعات از طریق عصب بویایی که از طریق قسمت نسبتاً قابل نفوذ به جمجمه می‌رود منتقل می‌شود. این عصب به مدار عصبی لامپ بویایی منتقل می‌شود و از آنجا اطلاعات به قشر بویایی منتقل می‌شود. مزه از گیرنده‌های روی زبان ایجاد می‌شود و در امتداد اعصاب صورت و گلوفارنکس به هسته منفرد در ساقه مغز منتقل می‌شود. برخی از اطلاعات چشایی نیز از طریق عصب واگ از حلق به این ناحیه منتقل می‌شود. سپس اطلاعات از اینجا از طریق تالاموس به قشر چشایی منتقل می‌شود.
طبق بررسی‌های دانشمندان در دانشگاه هاروارد که تأثیر نور رنگ‌ها را بر هورمون و درجه حرارت بدن و اینکه نور چگونه بر میزان هوشیاری و هیجان تأثیر می‌گذارد، به نتیجه رسیدند که رنگ آبی مغز انسان را تهیج کرده و انسان را فعال می‌کند؛ و معتقد هستند که نور آبی مهم‌ترین عامل در هشیاری مغز است. نور آبی مستقیماً باعث افزایش سطح هوشیاری و کارایی مغز می‌شود. نور آبی بر روی غده اپی‌فیز تأثیر می‌گذارد. هیپوتالاموس غده‌ای در مغز است که تولید هورمون ملاتونین را تنظیم می‌کند. همان هورمونی که باعث خواب آلودگی ما می‌شود. بنا بر این نور آسمان آبی باعث می‌شود که هورمون ملاتونین در طول روز کمتر تولید شود و ذهن و بدن هشیار و فعال‌تر بماند.
تشخیص حرکت با استفاده از بینایی برای شناسایی جفت احتمالی، طعمه، یا شکارچی بسیار مهم است و در نتیجه هم در مهره‌داران و هم بی مهرگان بینایی در انواع گسترده‌ای از گونه‌ها وجود دارد، اگر چه در همه گونه‌ها به‌طور جهانی یافت نمی‌شود. در مهره‌داران، این فرایند در شبکیه چشم و به‌طور خاص در سلول‌های گانگلیونی شبکیه رخ می‌دهد، که نورون‌هایی هستند که ورودی سلول‌های دوقطبی و سلول‌های آماکرین را بر روی اطلاعات دیداری دریافت می‌کنند و خروجی را به قسمت‌های بالاتر مغز از جمله تالاموس، هیپوتالاموس و مزنسفالون پردازش می‌کنند.
یک مطالعه در سال ۲۰۰۸ یک اثر هم‌افزایی را برای کاهش وزن با مصرف همزمان لپتین و آمیلین در موش‌های چاق ناشی از رژیم غذایی با بازگرداندن حساسیت هیپوتالاموس به لپتین گزارش کرد. با این‌حال، در آزمایش‌های بالینی، این مطالعه در فاز ۲ در سال ۲۰۱۱ متوقف شد. یک مطالعهٔ دیگر در مورد پروتئومیکس، نشان داد که آمیلین انسانی اهداف سمیت مشترکی با آمیلوئید بتا (آبتا) دارد و شواهدی را ارائه می‌دهد که دیابت نوع ۲ و بیماری آلزایمر مکانیسم‌های سمیت مشترکی دارند.
آرکسین در سال ۱۹۹۸ توسط دو گروه مستقل دانشمندان که بر روی مغز موش آزمایشگاهی مطالعه می‌کردند، به‌طور همزمان کشف شد. یک گروه آنرا آرکسین (مشتق از واژهٔ لاتین اورکسوس به معنای اشتها) نامیدند و گروه دیگر، آنرا هایپوکرتین نام نهادند؛ چرا که در هیپوتالاموس تولید شده و شباهت اندکی به پپتید سکرتین دارد.