بیوسنده. [ ب َ س َ دَ / دِ ] ( نف ) نعت فاعلی از بیوسیدن. تواضع و چاپلوسی کننده. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). متواضع. ( ناظم الاطباء ) : سگ بیوسنده گرگ درنده است سفله سالوس و لوس خرنده است.سنائی.|| امیدوار. ( ناظم الاطباء ). || امیدوارشده. ( برهان ).
معنی کلمه بیوسنده در فرهنگ معین
(بَ سَ دِ ) (ص فا. ) ۱ - چشم به راه . ۲ - متوقع ، طمعکار.
معنی کلمه بیوسنده در فرهنگ عمید
امیدوار.
معنی کلمه بیوسنده در ویکی واژه
چشم به راه. متوقع، طمعکار.
جملاتی از کاربرد کلمه بیوسنده
سگ بیوسنده گرگ درّندهست سفله سالوس و لوس خر بندهست
که هرگز نبیند تنم جز زره بیوسنده و برفگنده گرد
«قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ» سبب نزول این آیت آن بود که قریش را هفت سال قحط رسید و اندر آن قحط در بلائی عظیم بودند تا برسول خدا نالیدند و کشف بلا بدعا از وی خواستند، این آیت بجواب ایشان بود: «قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ» ادّعیتم انّها آلهة سوی اللَّه، از ایشان خواهید تا ببینید و بدانید که در دست و توان ایشان هیچیز نیست نه باز برد گزند، نه گردانیدن سود، نه قحط و شدّت از شما باز برند و نه توانند که درویشی با توانگری گردانند و نه بیماری با صحّت، آن گه گفت: «أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ» ای یدعونهم آلهة و یعبدونهم و هم الملائکة الّذین عبدوا من دونه. و قیل عزیز و المسیح. و قیل نفر من الجنّ تعبدهم خزاعة فاسلم اولئک النّفر من الجن و بقیت خزاعة علی کفرهم، اینان که ایشان را خدایان میخوانند خود آنند که اللَّه تعالی را میپرستند و او را میخوانند و بوی تقرّب میجویند، «یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ» یتضرّعون الی اللَّه و یطلبون القربة و الزّلفة الیه، الوسیلة و الطّلبة و السّئول فی معنی واحد، «أَیُّهُمْ أَقْرَبُ» ایّهم رفع بالابتداء و الخبر اقرب، و المعنی یطلبون الوسیلة الی ربّهم فینظرون ایّهم اقرب الیه فیتوسلون به، ثمّ قال: «وَ یَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ یَخافُونَ عَذابَهُ» ای معبودکم طالبوا الزّلفة الی اللَّه و راجوا رحمته و خائفوا عذابه میگوید اینان که شما ایشان را معبود میدانید باللّه تعالی نزدیکی میجویند و رحمت او میبیوسند و از عذاب او میترسند، جوینده و ترسنده و بیوسنده خدایی را کی شاید؟ و قیل «أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ» هم الانبیاء الّذین ذکروا فی الآیة الاولی، یدعون اللَّه و یدعون النّاس الی عبادة اللَّه، «یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ» بصالح الاعمال.