معنی کلمه بیوزنی در لغت نامه دهخدا
برآشفتم از سختی کارشان
ز بی وزنی بیع بازارشان.نظامی.چو بی وزنیی باشد اندازه را
بلندی کجا باشد آوازه را.نظامی.- حالت بی وزنی ؛ ( اصطلاح فضانوردی ) حالت خروج از قوه جاذبه زمین. قرار گرفتن در حالتی که قوه جاذبه از میان برود.