بیوراسپ

معنی کلمه بیوراسپ در لغت نامه دهخدا

بیوراسپ. [ وَ اَ ] ( اِخ ) بیوراسب. رجوع به بیوراسب و مجمل التواریخ والقصص شود.

معنی کلمه بیوراسپ در فرهنگ فارسی

بیوراسب

معنی کلمه بیوراسپ در ویکی واژه

بیوراسپ لقب ضحاک در شاهنامه بوده و احتمالا یک لقب به زبان پهلوی است.
بیوراسپ اصطلاح دو یا سه کلمه‌ای و متشکل از بیور و آسپ بوده و واژهٔ نخست به دو کلمهٔ « بی » و « ور » قابل تجزیه است. در کُل به مفهوم به یادگار گذاشتن راه یا آیین ناشناخته و کج است. فردوسی ضحاک را به ناپاک‌دین تشبیه می‌کند.
به استناد متن شاهنامه ضحاک در آغاز نیک مرد بود، ولی ابلیس او را روزی پگاه از راه بدر برد و جوان خام گوش به حرف ابلیس (مادر) داد و قاتل پدرش شد. حکیم طوس خلاصهٔ مطلب را اینچنین بیان می‌نماید:[۱]
↑ که فرزند بد گر شود نرّه شیر ..... به خون پدر هم نباشد دلــیر ..... مگر در نهانش سخن دیگــر است ..... پژوهنده را راز با مادر است

جملاتی از کاربرد کلمه بیوراسپ

ابر تاریک اندر آمد چون روان بیوراسپ باغ و بستان را چو روی و رأی افریدون کند