بیرانه

بیرانه

معنی کلمه بیرانه در لغت نامه دهخدا

( بیرانة ) بیرانة. [ ن َ ] ( اِخ ) ( جبال الَ.... ) جبال البرتاب. جبال البرانس. صورتی از کلمه پیرنه است که نام کوههای واقع میان فرانسه و اسپانیا باشد. رجوع به الحلل السندسیة ج 2 ص 208، 204 و 206 شود.
بیرانه. [ن َ ] ( اِ ) بر وزن و معنای ویرانه است که خرابه شد. ( برهان ). ویران. بیران. ویرانه. ( غیاث ) :
در عهد او چه جوئی دلهای خسته از غم
در ملک میر ظالم بیرانه چند خواهی ؟امیرخسرو.و رجوع به بیران و ویرانه شود.

معنی کلمه بیرانه در فرهنگ معین

(نِ ) ( اِ. ) نک ویرانه .

معنی کلمه بیرانه در فرهنگ عمید

= ویرانه

معنی کلمه بیرانه در فرهنگ فارسی

ویرانه
جبال البرتاب ٠ حبال البرانس ٠

معنی کلمه بیرانه در دانشنامه عمومی

بیرانه یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت بامیان واقع شده است.

معنی کلمه بیرانه در ویکی واژه

نک ویرانه.

جملاتی از کاربرد کلمه بیرانه

زرگر و کاکاون و بیرانه وند کوسه احمد لوئی جارو تله
باسوار زرگر و بیرانه وند چگنی و دلفون و احمدوند زند
بدان بیرانهای محنت آباد بدان دلها که از محنت شود شاد
کبیرانه می‌ده صغیرم مگیر که صورت صغیر است و معنی کبیر
اگر صغیر کبیرانه می خورد نه عجب که جا به میکدهٔ عشق در صغارت کرد
شاه را آبدست حاجت کرد سوی بیرانه ده ارادت کرد
به ضرب دوستی بر دست می‌زد دبیرانه یکی در شصت می‌زد