بیحسی
معنی کلمه بیحسی در دانشنامه آزاد فارسی
(یا: بی هوشی) نبودن حس یا احساس نکردن محرک ها. گاه آن را به صورت مصنوعی برای ازبین بردن درد حین عمل جراحی و زایمان ایجاد می کنند. در پزشکی، از دو نوع بی حسّی موضعی و عمومی استفاده می شود. نوع عمومی آن غالباً با از دست رفتن هوشیاری همراه است و بی هوشی نامیده می شود. در بی حسّی موضعی، فرد هوشیار است، ولی در منطقۀ مورد نظر حس ندارد. این حالت را معمولاً با تزریق بی حس کنندۀ موضعی در محل ایجاد می کنند. بی حس کنندۀ موضعی با ممانعت از انتقال پیام های حسی از محل به مراکز عصبی، باعث از بین رفتن حس آن ناحیه می شود. در موارد خاص، از قطره چشمی، کرم پوستی یا شیاف برای ایجاد بی حسی موضعی استفاده می کنند. از طب سوزنی هم می توان برای ایجاد بی حسی موضعی استفاده کرد. برای ایجاد بی حسّی عمومی یا بیهوشی از تزریق دارو در رگ یا تجویز استنشاقی داروهای گازی شکل استفاده می کنند. این داروها با کاهش عملکرد مراکز مغزی باعث فقدان احساس درد و در عین حال کاهش سطح هوشیاری فرد می شوند. البته، داروهای بیهوشی بر همۀ اندام ها اثر می گذارند. داروهای بی حس کنندۀ موضعی و بیهوشی ممکن است باعث بروز عوارض نامطلوب و حتی موارد نادر منجر به مرگ شوند. به ندرت نیز ممکن است تحریک عصبی شدید باعث بی حسی شود. این حالت در سربازانی که در میدان جنگ زخمی می شوند، و نیز در بوکسورها دیده می شود. این پدیده نشان دهنده اثر عوامل روانی بر درک درد است.
معنی کلمه بیحسی در دانشنامه اسلامی
بی حس کردن عضوی از بدن با آمپول و مانند آن، از مسائل مستحدثه است.
آمپول بی حسّی برای روزه دار
تزریق آمپول بی حسّی برای روزه دار اشکال ندارد و روزه را باطل نمی کند.
بی حس کردن حیوان پیش از ذبح
بی حس کردن حیوان قبل از ذبح، اگر به صورت شوک وارد کردن و سست شدن باشد و حیوان زنده بماند، اشکال ندارد.
بی حس کردن عضو افراد محکوم به اعدام
...
جملاتی از کاربرد کلمه بیحسی
سید محمد لاجوردی متولد ۲۴ آبان ۱۳۵۵ است.پدر ایشان آقا علیرضا لاجوردی یکی از بزرگان خاندان لاجوردی بودند.محمد لاجوردی یکی از بهترین جراحان بینی خاورمیانه هستند و ایشان برای اولین بار در ایران از یک سبک منحصر به فرد برای جراحی بینی به نام سبک دلارا استفاده میکنند.ایشان در این سبک بینی را بدون بیهوشی و با بیحسی عمل میکنندو حتی از ایشان در کشور های عربی هم دعوت شده است.محمد لاجوردی یک فرزند دارند به نام هانیه لاجوردی که ایشان هم سعی میکنند تا بتواند افتخار کشورش ایران باشد.
شود آب انجمن حیا به فسوس دست مروتت که دفی به آن همه بیحسی ز طپانچهٔ تو صدا کند
ترجمه عنوان کتاب آسوموار به زبانهای دیگر کار مشکلی میباشد. در زبان فرانسه قرن نوزدهم آسوموار اصطلاحی رایج بوده است که اشاره به مغازهای میکند که در آن مشروبات الکلی به قیمت بسیار پایین فروخته میشد. معنی لغوی آن چکش و بیحسی و گیجی نیز میباشد و کنایه از محلی است که در آنجا انسان با نوشیدن الکل غمهای خود را به فراموشی میسپارد. موضوع اصلی کتاب بدبختی یک خانواده ناشی از افراط در مصرف الکل میباشد. اسوموار محلهای است که تمامی افراد این خانواده به آنجا میرفتند و روز به روز بیشتر در فقر خود فرو میرفتند. در آسوموار که زولا در کتابش اصطلاحاً آن را هیولا نامیده است هر روز کمی از خوشبختی ژروز بلعیده میشود.