بی قاعده

معنی کلمه بی قاعده در لغت نامه دهخدا

بی قاعده. [ ع ِ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + قاعده ) بی نظم و ترتیب. ( آنندراج ). بی نظم و بدون ترتیب. || بدون اساس. ( ناظم الاطباء ). || ناصحیح و نادرست. ( ناظم الاطباء ). برخلاف رسم. و رجوع به قاعده شود.

معنی کلمه بی قاعده در فرهنگ عمید

۱. بی نظم وترتیب، ناآراسته.
۲. بی اساس.

معنی کلمه بی قاعده در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بی نظم بی ترتیب . ۲ - نادرست ناصحیح .

معنی کلمه بی قاعده در دانشنامه عمومی

بی قاعده (آلبوم نلی فورتادو). بی قاعده ( به انگلیسی: Loose ) سومین آلبوم استودیویی خوانندهٔ پاپ نلی فورتادو است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد.

جملاتی از کاربرد کلمه بی قاعده

باشد نمک صحبت احباب سخن بی قاعده اش صرف مکن شور مکن
تا تیغ زدی جان طلبی قاعدهٔ کیست بسمل شدگانرا بطپیدن نگذارند
اندک خور و اندکی مرا ده ساقی بی قاعده نی بنوش و نه بیجا، ده