بی رویه

معنی کلمه بی رویه در لغت نامه دهخدا

بی رویه. [ ی َ/ ی ِ ] ( ص مرکب ) که رویه ندارد. رجوع به رویه شود.
بی رویه. [ رَ وی ی َ / ی ِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + رویّه ) بی اندیشه و فکر. ناسگالیده. بی تفکر. رجوع به رویّه شود.

معنی کلمه بی رویه در فرهنگ فارسی

بی اندیشه و فکر ٠ ناسگالیده ٠ بی تفکر

جملاتی از کاربرد کلمه بی رویه

برخی از این آنزیم‌ها ناشی از نوعی جهش بوده و آنزیم در عضوی به نام پلاسمید باکتری ساخته می‌شود. جهت جلوگیری از گسترش این گونه‌ها باید از مصرف بی رویه آنتی‌بیوتیک‌ها خودداری نمود و در مواجه با این گونه‌ها برای درمان از آنتی‌بیوتیک‌های مقاوم به بتالاکتاماز استفاده می‌شود...
مزه حرف بی رویه زدن شیره کرده است زیر دندانش
تبلیغات مصاحبه با حیوانات در دوره ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲تولید شد و به نوعی نشانگر شکل چیزهایی است که در تبلیغات تلویزیونی انگلیس وجود دارد. بسیاری از مفسران معتقدند که تغییر اساسی در تبلیغات تلویزیونی از مصرف گرایی بی رویه و خودخواهی دهه ۱۹۸۰ به آنچه که بعضاً رویکرد "دلسوزتر" در دهه ۱۹۹۰ خوانده می شود ، وجود داشته است. تبلیغات مصاحبه با حیوانات به عنوان نمونه اولیه این پدیده ذکر شده است.
وینی در پاریس بزرگ شد و تحصیلات مقدماتی را برای مدرسه پلی‌تکنیک در دبیرستان بناپارت گذراند و قبل از ایجاد «عشق بی رویه به جلال اسلحه» دانش خوبی در مورد تاریخ فرانسه و کتاب مقدس کسب کرد.