بیدستگاه. [ دَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + دستگاه ) بی چیز. فقیر. ناتوان : وگر وامخواهی بیاید ز راه درم خواهد از مرد بیدستگاه.فردوسی.نبینی که درویش بیدستگاه بحسرت کند در توانگر نگاه.سعدی.رجوع به دستگاه شود. || بدبخت. شقی. بیچاره : دگر گفت بیدستگاه آن بود که ریزنده خون شاهان بود.فردوسی. || جاهل. نادان : یکایک بدادند پیغام شاه به شیروی بی مغز و بیدستگاه.فردوسی.
معنی کلمه بی دستگاه در فرهنگ معین
(دَ ) (ص مر. ) بی سر و سامان ، بی سرمایه .
معنی کلمه بی دستگاه در فرهنگ فارسی
بی چیز ٠ فقیر ٠ ناتوان ٠ یا بدبخت ٠ شقی ٠ بیچاره ٠
معنی کلمه بی دستگاه در ویکی واژه
بی سر و سامان، بی سرمایه.
جملاتی از کاربرد کلمه بی دستگاه
بنیاد ملی علوم، دانشگاهی صنعتی برای تحقیق بر روی سیستم نگهداری هوشمند در سال ۲۰۰۱ تأسیس کرد. این دانشگاه بر روی پژوهشهای مبتنی بر اینترنت اشیا، فناوری تجزیه و تحلیل و پیشبینی برای نظارت بر دستگاههای متصل شده و پیشبینی خرابی دستگاهها و بیشتر برای جلوگیری از شکست احتمالی تمرکز میکند.
بیدل از بی دستگاهی سرنگون خجلتیم دست ما از بس تهی شد آستینگردیده است
ندانم تا کجا در تو رسم باز بدین بی روزی و بی دستگاهی
پایگاه و دستگاه دولتش کرد و گذاشت چرخ را بی پایگاه و کوه را بی دستگاه
در آیپی نسخهٔ ۶ از مبنای ۱۶تایی یا هگزادسیمال استفاده میشود به همین دلیل تعداد آیپیهای بیشتری برای آدرسدهی میزبانها وجود دارد، دستگاههای مبتنی بر شبکه، الگوریتمهای خاصی برای تفسیر آیپیها داشته و قبل از استفادهٔ هر کدام از آنها ابتدا آیپی را از هر مبنایی، به مبنای ۲ یا باینری تبدیل و سپس الگوریتم تفسیر خود را استفاده کرده و برای مسیریابی دستگاهها از آدرس آیپی آنها استفاده میکنند.
گلبرگها بر همدگر افتاده بین چون سیم و زر آویزها و حلقهها بی دستگاه زرگری
نبینی که درویش بی دستگاه به حسرت کند در توانگر نگاه
بی دستگاه تحقیق پوچ است ناز فطرت گر مغز معنیی نیست جز مو به سر مجویید
شنواییسنجی با تون خالص، متداولترین روش شنواییسنجی بالینی بهشمار میآید. با وجود اینکه این روش قادر به تشخیص میزان، نوع، شکل، یک طرفه یا دو طرفه بودن و قرینگی کمشنوایی است، اما نمیتواند بهطور دقیق، علت بروز آن را مشخص کند. شنواییسنجی با محرکات گفتاری نیز روش دیگری از ارزیابی دستگاه شنوایی است که میتواند در مورد میزان توانایی فرد در برقراری ارتباطات کلامی اطلاعات مفیدی در اختیار شنواییشناس قرار دهد.
بی دستگاهیی بود چون شمع در کمینم پیشانی عرق ریز برداشت آستینم
در شوخی دست برد خواهی کز خوبی دستگاه داری
آسیاب آبی دستگاهی بودهاست که برای آسیاب و خردکردن گندم و سایر غلات و برای درست کردن آرد وجود داشتهاست و با استفاده از تکنیک سرعت آب یا فشار آب کار میکردهاست در ایران تقریباً در هر شهری در قدیم آسیاب آبی وجود داشته امروز تقریباً چند مورد انگشت شمار هنوز کار میکنند آسیاب کاخک - بجنورد-آسیاب یزد و آسیابآبی اشکذر -و آسیابهای آبی بسیار قدیمی مانند آسیاب آبی زیبد در پروژههای شهرسازی نابود شدهاند... ساعت آبی و آسیاب آبی آسیاب بادی در ایران از قدمت تاریخی کهنی برخوردار است اما تحقیق مستقلی در این موضوع نشدهاست. بعضی اعتقاد دارند آسیاب بادی نخستین بار در ایران بکار گرفته شدهاست امروزه هنوز بقایای چندین آسیاب بادی در شهر کوچک نشتیفان خوافخراسان وجود دارد و تا چند سال قبل از انقلاب فعال بود.
در خاموشی هشت سود است که هیچ زیانش پیرامن نیارد گشت: بار خدا را بندگی و پرستشی است بی آسیب و رنج. تن و جان را پیرایه و آرایشی است بی زیور و آذین. در چشم مردم شکوهی بی دستگاه و شاهی گرد نام و کام. باره ای است بی خاک و سنگ. هوش و خرد را بی نیازی ایست از لابه و پوزش. گوهر و پیکر را پوششی است از نادانی و بی هنری.
برین سهمگین جای بی دستگاه چنین خسته و زار و گم کرده راه