جملاتی از کاربرد کلمه بودنی کار
بدان گفت کین بودنی کار بود بمان تا چه گردد چه باید درود
چنین بود و این بودنی کار بود مرا از تو در دل چه آزار بود
بداند که آن بودنی کار بود مرا زان سخن دل پرآزار بود
ازین زاری و سوگواری چه سود چنین رفت و این بودنی کار بود
بدو گفت کاین بودنی کار بود بمان تا چه گردد نباید درود
ازین خویشتن کشتن اکنون چه سود چنین رفت و این بودنی کار بود
بدو گفت کین بودنی کار بود ندارد پشیمانی و درد سود
بدو گفت رستم کزین غم چه سود که این ز آسمان بودنی کار بود
به پوزش که این بودنی کار بود که را بود آهنگ رزم فرود