بودار

معنی کلمه بودار در لغت نامه دهخدا

بودار. ( نف مرکب ) بوی دار. دارنده بو. آنچه دارای رایحه باشد. چیزی که دارای بو و رایحه باشد. || سخن کنایه آمیز که دارای معنی غیر معنی ظاهر باشد. ( فرهنگ فارسی معین ). || سرخ کرده. طعامی که آنرا سرخ کرده یا پیاز وامثال آن در آن کرده باشند. ( یادداشت بخط مؤلف ).

معنی کلمه بودار در فرهنگ معین

(اِفا. ) سخنی که در آن کنایه و منظوری غیر از ظاهر سخن ، نهفته باشد.

معنی کلمه بودار در فرهنگ عمید

چیزی که دارای بو باشد، دارندۀ بو.

معنی کلمه بودار در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - دارند. بو آنچه که دارای رایحه باشد . ۲ - سخن کنایه آمیز که دارای معنیی غیر معنی ظاهر باشد .

جملاتی از کاربرد کلمه بودار

کسی از اوطلب ننمود چیزی را که گویدنه نمی بودار تشهد بر زبان جاری نکردی لا
نبودار زیور رخسار یوسف خاک پای تو زلیخا را چنین میکردکی آشفته وشیدا
شش سازمان و مرکز بودایی در آلاباما فعالیت می‌کند. بیشتر معابد بودا در جنوب شهرستان موبیل نزدیک بایو لا باتر متمرکز شده‌است. در طول دهدی ۷۰ میلادی و پس از آن این منطقه شاهد موج اسکان پناهجویانی از کامبوج، لائوس و ویتنام بود. چهار معبد بودایی شامل "چووا چان گیاک"، وات بوداراکسا"، "وات لائو فوتهاویهان" در شعاع ۱۰ مایلی بایو لا باتر قرار دارند.
دوست را از لطف و دشمن را بودار قهر تو خنده عشرت چو برق و گریه غم چون سحاب
آن را که رسد ناوک دل دوز تو بر چشم ناکس بودار چشم دگر پیش ندارد
بحری است که موج سخطش گرد برانگیخت از قلعه بودارو وز لشکر چیپال
این شخصیت نخستین بار در نمایشنامهٔ پهلوان‌پنبه اثر پلاتوس، نمایشنامه‌نویس روم باستان، ظاهر شد. نیکولا اودال اولین نمایش‌نامه‌نویس انگلیسی بود که در نمایش‌نامهٔ رویستر دویستر از آن استفاده کرد. بعدها ویلیام شکسپیر در هنری ششم با شخصیت فالستاف و بن جانسن در هرکس سرخُلق خویش با شخصیت بوداریل، آلازون را دوباره خلق کرد. در ملکهٔ پریان ادموند اسپنسر هم شخصیتی با همین نام وجود دارد.
به وصف زلفت ار گشتم پریشان گوعجب نبود که چشم مستت از دستم ربودار بود فرهنگی
ترکیبات اصلی این غذا شامل ماست یا دوغ ترش یا شیرین، خیار ریز شده، سبزیجات تازه و بودار، یخ و نان است و از گردو، خامه، ترخون، ریحان، نعناع، کشمش، پیاز، سیر، موسیر به عنوان اجزای فرعی استفاده می‌شود.
در ترینیداد که فقط یازده کیلومتر از ساحل شرقی ونزوئلا فاصله دارد این غذا را به نام پاستله می‌شناسند. روش آماده‌سازی آن نیز مشابه است و نهایتاً کمی اندازه و مخلفات داخلی آن ممکن است تفاوت داشته باشد. یکی از گیاهانی که در ترینیداد در این غذا می‌ریزند زول بودار است (که خود به آن چادون بنی می‌گویند) و طعم غالب چاشنی‌های گوشتی در این منطقه را ایجاد می‌کند. برای توریتس‌های هندو و سایر گیاه خواران همین غذاها را با مواد گیاهی نظیر سویا و عدس غیره نیز تهیه می‌کنند. پاستله ترینیداد معمولاً از آیاکای ونزوئلا کوچک‌تر است.