بوبر
معنی کلمه بوبر در فرهنگ معین
معنی کلمه بوبر در دانشنامه آزاد فارسی
(به آلمانی: بوبِر) رودی در لهستان، به طول ۲۶۷ کیلومتر. ریزابۀ رود اودر است. از جنوب شرقی کوه های کارکونوشه سرچشمه می گیرد، به سمت شمال جریان می یابد و نزدیک کروسنو به اودر می پیوندد.
معنی کلمه بوبر در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه بوبر
رنگها، صیقل دهندهها، بوبرها، خوشبوکنندهها، حشره کشها، خمیر ریشها و پاککنندههای اجاق گاز انواع موادی هستند که با هواپخش پاشیده میشوند.
هرکس بگمان بوبرد ازسر تو ولیکن ما دل بیقین واقف اسرار تو دیدیم
آبرو بردی زسیسنبر زخط رنگ وبوبردی ز مشک تر ز زلف
پیر او بود هم ابوبرکات به کمال و جمال و ذات و صفات
تا میان در به صلیب است وسبوبر به سراست مر مرا تاج ز خورشید و ز جوزا کمر است
آب اکسیژنه در گذشته به دلیل خاصیت ضدعفونیکننده آن در پانسمان زخمهای عفونی استفاده میشد ولی امروزه به دلیل آسیبی که به بافتهای مجاور وارد میکند دیگر در پانسمان استفاده نمیشود و فقط گاه برای ضدعفونی لوازم یا سطوح استفاده میشود. از آنجایی که آب اکسیژنه بوبر است گاه در درمان زخمهای بدبو مورد استعمال قرار میگیرد. در قرصهای اریتزون ۳۶٪ آب اکسیژنه به ۶۴٪ اوره متصل است و چون این قرصها را در دهان بگذارند، اکسیژن میدهد. پس هم میکروبهای دهان را میکشد و هم دندانها را سفید مینماید. آب اکسیژن رقیق را برای قرقره کردن هم بکار میبرند. ,و در ساختن داروهای سرما خوردگی تأثیر دارد.
تا وصل جلوه گر شد دل قطع آرزو کرد آنسوی رنگ و بوبرد این میوه را رسیدن
گر بوبرد از مستی عشق تو فرشته در حلقه رندان قدح نوش نشیند