بهنامه
معنی کلمه بهنامه در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه بهنامه
با تأسیس کتابخانه مجلس، اصل توبهنامه علیمحمد باب به دست ارباب کیخسرو افتاد. او زرتشتیان را از پیوستن به آئین بهائی منع میکرد و از رهبران آن بیزاری میجست. هنگامی که پسرش، شاهرخ، در سفر به اروپا در کالسکه پرنس ارفع بهدست اشرار در نزدیکی ایزدخواست کشته شد، عبدالبهاء دربارهٔ او نوشت: «... رسوایی کیخسرو کرمانی، آن نیز اگر اندکی هوش و دانش داشت البته متنبه و متذکر میشد که اسباب خدائی بود…»
او یکی از دانشجویانی بود که توبهنامهای امضا نکرد و به همکاری با حکومت پهلوی تن نداد. به همین دلیل مدت زیادی را در زندان بهسر برد که گویا مشکل ریوی او که در نهایت به مرگش منجر شد، یادگار همان دوران بودهاست.[نیازمند منبع]
مهمترین آثار سغدی مانوی عبارتند از توبهنامهها، سرودهای کوچک و بزرگ، سرگذشت دین، تکوین عالم، داستانها و تمثیلها، واژهنامه و فهرست لغتها و فهرست نام ملتها و جدولهای تقویمی و غیره. متون مانوی به خط خاص مانویها نوشته شدهاست.
مهمترین آثار سغدی مانوی عبارتند از توبهنامهها، سرودهای کوچک و بزرگ، سرگذشت دین، تکوین عالم، داستانها و تمثیلها، واژهنامه و فهرست لغتها و فهرست نام ملتها و جدولهای تقویمی و غیره. متون مانوی به خط خاص مانویها نوشته شدهاست..
ز خامهیی که شود وصف خلق او مرقوم بهنامهای که شود نعت رای او مسطور
این طرح به معنی توبهنامه نیست؛ بلکه مسئله این است که وضعیت کشور بسیار خطرناک و پیچیده است و اگر به هوش نباشیم و دست یاری به یکدیگر ندهیم و برای به رسمیت شناختن یکدیگر و تاکید بر اشتراکات تلاش نکنیم، خدایی ناکرده در آینده با مشکلات و بحران هایی به مراتب حادتر از اکنون روبرو خواهیم شد.