بها الله

معنی کلمه بها الله در ویکی واژه

بهاءالله (جمع بهاءالله‌ها)
#

جملاتی از کاربرد کلمه بها الله

قد چون تازه نهالت چو نهادم در خاک چرخ گفت انتبها الله نباتاً حسنا
نقل است که بندۀ حبشی پیش پیغمبر صلی الله علیه و آله رفت و گفت یا رسول الله انی اتی فاحشة فهل لی توبة عملی؟ ناکردنی کرده‌ام هیچ مرا توبه باشد؟ گفت باشد و هو الذی یقبل التوبة عن عباده. حبشی توبه کرد و بیرون رفت. بعد از زمانی باز آمد و گفت یا رسول‌الله کان الله یرانی علی ذلک در آن حالت مذموم حق تعالی و تقدس مرا میدید؟ گفت خاموش چرا نمی دید؟ یعلم خائنة الأعین و ما تخفی الصدور، چشمی در ابرو نگردد به خیانت و خاطری در سینه نگذرد به خلاف دیانت الاکه خداوند تعالی داناست بر آن و بینا. ان تّکُ مثقالَ حبة من خردل فتکن فی صخرة او فی السموات أو فی الأرض یات بها الله. حبشی این سخن بشنید، بنالید و بزارید و آب حسرت و ندامت از چهره ببارید، آورده‌اند که نفسی از سینه پردرد برآورد و جان به حق تسلیم کرد.