بلندبالا

تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو بِبُرد قیمت سرو بلندبالا را

آپام نبات را ایزد آب‌ها خوانده‌اند و او را به عنوان سرچشمه آب‌های زمین ستایش کرده‌اند. یکی از القاب معروف این ایزد، همان برز ایزد است که در اوستا به شکل بِرِزانت به معنای بلندبالا آمده‌است.

ز شوق نرگس مست بلندبالایی چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم

خوشا گلی که به فرق بلندبالایی ست دمد ز شاخ و ازین سبز کاخ برگذرد

امروزه، از لیست بلندبالای فیلم‌های او، تنها یک عنوان باقی‌مانده‌است.

او در شایرهمتن بریستول زاده‌شد. او کودکی رنجور و گرفتار سل بود. در ده‌سالگی به خواندن هومر به زبان یونانی پرداخت. سپس در جوانی به کالج کوئین آکسفورد رفت. در ۱۸۷۴ رساله‌ای بلندبالا به نام ستاره‌بینی و ااخترشناسی در بابل را منتشر ساخت. این یکی از نخستین مقاله‌ها در پیرامون تاریخ اخترشناسی بود.

هزار سرو به معنی به قامتت نرسد وگرچه سرو، به صورت، بلندبالایی‌ست

به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنید که می‌رویم به داغ بلندبالایی

شه که دون را بلند و والا کرد مر بلا را بلندبالا کرد

ما تماشاکنان کوته دست تو درخت بلندبالایی