بلاعوض

معنی کلمه بلاعوض در لغت نامه دهخدا

بلاعوض. [ ب ِ ع ِ وَ ] ( ع ص مرکب ، ق مرکب ) ( از: ب + لا ( نفی ) + عوض ) بی عوض. بدون بدل. ( فرهنگ فارسی معین ). رایگان. مفت. مجان. مجاناً. دادن چیزی بی آنکه چیزی در برابر گرفته شود.

معنی کلمه بلاعوض در فرهنگ فارسی

بی عوض ٠ بدون بدل ٠ رایگان ٠ مفت ٠ مجان ٠ مجانا ٠ دادن چیزی بی آنکه چیزی در برابر گرفته شود ٠
بی عوض بدون عوض بدل .

جملاتی از کاربرد کلمه بلاعوض

شیخ گفت: من عرف اللّه بلاواسطة عبده بلاعوض و من عرفه بواسطة عبده علی العوض.
استفاده از آلاء رایگان بود و خدمات اصلی آموزشی رایگان در آن ارائه می‌شد. هزینه‌های آلاء از طریق کمک‌های بلاعوض مردمی و بعضی شرکت‌ها تأمین می‌گردد. بخشی از هزینه‌های این مؤسسه نیز با فروش برخی مجموعه‌ها نظیر همایش‌های جمع‌بندی، راه ابریشم، تفتان و … تأمین می‌شود.
شورای اداری مرکب از ۱۸ عضو اصلی و ۱۸ عضو فرعی است. این اعضا را شورای مدیران در جلسه‌ای به مدت ۳ سال انتخاب می‌کند. این شورا مسئول امور جاری صندوق است و قدرت لازم در خصوص تصویب و نظارت بر طرح‌ها، برنامه‌ها، وام‌ها و کمک‌های بلاعوض مالی، به تأخیر انداختن تصویب نهایی تصمیمات شورای مدیران در هر امر مربوط به سیاست‌ها، بودجهٔ اجرایی سالانه و ساز و کارهای پذیرش اعضا و کارمندان صندوق را نیز، دارد. شورای اداری معمولاً، سالی ۳ بار در ماه‌های آوریل، سپتامبر و دسامبر تشکیل جلسه می‌دهد. جلسه‌های این شورا به وسیلهٔ رئیس صندوق اداره می‌شود.
ایالات متحده با داشتن قریب به ۵٬۸۰۰ دانشگاه یا مؤسسه آموزش عالی تقریباً امکان تحصیلات در سطوح آموزش عالی را برای تمامی افراد جامعه فراهم کرده است. وام‌های کم‌بهره، کمک هزینه‌های بلاعوض، و انواع بورس‌های تحصیلی، از اقسام راه‌هایی‌اند که دانشجویان اقدام به پرداخت شهریه‌های خود می‌کنند. در این میان دانشگاه ایالتی اوهایو با داشتن بیش از ۵۳٬۷۱۵ دانشجو در یک پردیس، پرجمعیت‌ترین دانشگاه آمریکا محسوب می‌شود.