بل گرفتن

معنی کلمه بل گرفتن در لغت نامه دهخدا

بل گرفتن. [ ب ُ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) دولک یا توپ بازی چلتوپ را از هوا گرفتن. ( از فرهنگ لغات عامیانه ). دولک را از هوا گرفتن. از هوا گرفتن دولک در بازی الک دولک که سبب بردن بازی است. از هوا گرفتن چیزی پرتاب کرده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به بُل شود. || چیز مفت بچنگ آوردن. ( فرهنگ لغات عامیانه ). بدون تحمل رنج به مال یا منصبی رسیدن. ( فرهنگ فارسی معین ). استفاده غیرمنتظر بی تهیه عوامل و مقدمات. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || از موقع مناسب استفاده کردن. ( فرهنگ لغات عامیانه ). استفاده کردن از موضوعی. ( فرهنگ فارسی معین ). فایده غیرمترقبه و غیرمنتظره را از پیش آمدی بردن. فایدتی مالی از امری غیرمنتظر بردن. نفع بردن غیرمنتظر با زیرکی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- از هوا بل گرفتن ؛ از فرصتی آنی و ناگهانی منتهای استفاده را کردن و چیزی غیرمنتظره بدست آوردن. ( فرهنگ عوام ).

معنی کلمه بل گرفتن در فرهنگ معین

(بُ. گِ رِ تَ ) (مص م . ) (عا. ) ۱ - چیزی را از روی هوا گرفتن . ۲ - مجازاً از یک فرصت مناسب به نفع خود سود جستن .

معنی کلمه بل گرفتن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- چیزی از روی هوا گفتن . ۲- بدون تحمل رنج بمال یا منصبی رسیدن . ۳- استفاده کردن از موضوعی . یا از هوا بل گرفتن .

معنی کلمه بل گرفتن در ویکی واژه

(عا.)
چیزی را از روی هوا گرفتن.
مجازاً از یک فرصت مناسب به نفع خود سود جستن.

جملاتی از کاربرد کلمه بل گرفتن

هم ایشان قلعهٔ زابل گرفتند هم ایشان خاک عیاری برفتند
پس نظری گشای و دو دست آدمی را بنگر که چگونه خالق حکیم آنها را کشیده تا به هر مطلبی که آدم خواهد دراز کند، و کف آن را پهن نمود و پنج انگشت نصب فرمود و هر انگشتی را بر سه قسم کرد و ابهام را در یک طرف قرار داد و چهار انگشت دیگر را در طرف دیگر، به نوعی که ابهام بر آنها محیط می شد و اگر اولین و آخرین جمع شوند که در وضع انگشتان و درازی و کوتاهی آنها نوعی دیگر فکرکنند که بهتر از این نوع از جهت زینت و مصلحت باشد یا مثل آن، نمی توانند، زیرا که به این ترتیب قابل گرفتن و دادن و سایر مصالح است، اگر آن را پهن کنی طبقی است نمایان و اگر جمع کنی گرزی است گران و از جمع آنها بعد از پهن کردن هر چه خواهی می گیری و از پهن نمودن بعد از جمع هر چه اراده کنی می دهی، اگر کفچه خواهی از آن سازی و اگر صندوقچه اراده کنی از آن پردازی اگر ابهام را بر سبابه نهی هر چه خواهی به آن پاره کنی و اگر سبابه را راست بداری به آنچه خواهی اشاره کنی اگر عددی را ضبط خواهی از آن توانی و اگر مکانی را خواهی بروبی میسرت گردد به آسانی و غیر اینها از منافع محسوسه.
کنون که لشکر بلبل گرفتن منزل باغ به باغ و راغ و لب جوی به بود مسکن
گذر کرد از رود دجله سپاه سوی ملک بابل گرفتند راه