معنی کلمه بسامه در لغت نامه دهخدا ( بسامة ) بسامة. [ ب َ س ْ سا م َ ]( ع ص ) تأنیث بسام. || ( اِخ ) از اعلام است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به بسام شود.
معنی کلمه بسامه در فرهنگ اسم ها اسم: بسامه (دختر) (عربی) (تلفظ: bassāme) (فارسی: بَسامه) (انگلیسی: bassame) معنی: مونث بسام، زن خنده رو، ( مؤنث بَسام )
جملاتی از کاربرد کلمه بسامه بسامه را که کرد او که بسا که را که کرد او مه سیاست زو بود فربه ولیکن جسم او لاغر