برآسودن

معنی کلمه برآسودن در لغت نامه دهخدا

( برآسودن ) برآسودن. [ ب َ دَ ] ( مص مرکب ) آسودن. رجوع به آسودن شود.

معنی کلمه برآسودن در فرهنگ معین

( برآسودن ) (بَ. دَ ) (مص ل . ) استراحت کردن ، آسایش یافتن .

معنی کلمه برآسودن در فرهنگ عمید

( بر آسودن ) آسایش یافتن، آرام یافتن، آرمیدن.

معنی کلمه برآسودن در فرهنگ فارسی

( بر آسودن ) ( مصدر ) استراحت کردن آسایش یافتن .
آسودن .

معنی کلمه برآسودن در ویکی واژه

استراحت کردن، آسایش یافتن.

جملاتی از کاربرد کلمه برآسودن

از میدان تذلل میدان اخبات زاید. قوله تعالی: «و بشر المختبین» اخبات نرم خوییست، و تنگ دلی، و ترسگاری مردیست حقیقت اخلاص چشیده، و عذر خلایق بدیده، و از خویشتن رسته. نشان چشیدن اخلاص سه چیزست: از تیمار رزق و از کوشیدن و از ساختن جهان برآسودن، و در مداومت خدمت و استغراق اوقات و تصفیه انفاس آویختن، و جهان و جهانیان و آدمیان و جز از ایشان را از ادای خویش آزاد داشتن. و این سیرت ابدالانست.
لاجرم عالمی برآسودند به حیات و به مال بر سودند
نشستند و برآسودند ازغم همی بودند با هم شاد و خرّم
اهل غزنین کنون برآسودند وز زیانی که بود بر سودند
چون ز پا کوفتن برآسودند دستبردی به باده بنمودند
برآسودند غواصان خاکی برافزودند بر دل دردناکی
ز روزگار برآسودن و نه خود ز کسی نه نیز هیچ کس از خویشتن بیازدن