بدخط

معنی کلمه بدخط در لغت نامه دهخدا

بدخط. [ ب َ خ َ / خ َ طط ] ( ص مرکب ) بدنویس. ( آنندراج ). کسی که بدنویسد و خوش ننویسد. ( ناظم الاطباء ). مقابل خوش خط.
خط بد. ( آنندراج ). نوشته ناخوانا. مقابل خوش خط. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه بدخط در فرهنگ عمید

کسی که نوشته اش خوب و خوانا نباشد.

معنی کلمه بدخط در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که خط وی بد و زشت باشد. ۲ - نوشت. ناخوانا مقابل خوش خط.

جملاتی از کاربرد کلمه بدخط

بمعنی دادن بکر آنچنان بود که با او کان معنی بدخطابم
ز چشم بدخطر دارند خوبان بی بلاگردان مرا آنجا بخوان باری اگر اینجا نمی آیی