بد انداختن
معنی کلمه بد انداختن در ویکی واژه
آزار رساندن.
جملاتی از کاربرد کلمه بد انداختن
چو عاجز شدند اندر آن تاختن وزان جوز بر گنبد انداختن
دلش را بپیچید آهرمنا بد انداختن کرد با بیژنا
یکی چاره باید کنون ساختن دلش را به راه بد انداختن