بافراست

معنی کلمه بافراست در لغت نامه دهخدا

بافراست. [ ف َ / ف ِ س َ ] ( ص مرکب ) ( از: با + فراست ) باهوش. زیرک. رجوع به فراست شود.

معنی کلمه بافراست در فرهنگ عمید

باهوش، زیرک.

معنی کلمه بافراست در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه فراست دارد باهوش زیرک.

جملاتی از کاربرد کلمه بافراست

شیخ الاسلام «گفت» که وی به نشاپور بود، نام وی محمد بن احمد بن حمدون الفراء، از اجلهٔ مشایخ نشاپور بود و بافراست عظیم بود. شیخ عمو ویرا دیده بود و گفت: ارمن بوبکر فرأ ندید می من صوفی نبود می و صحبت کرده بود با بوعلی ثقفی و عبداللّه منازل و بوبکر شبلی وبوبکر طاهر ابهری و مرتعش٭ و جز ازیشان از مشایخ وقت، وی یگانهٔ مشایخ بود در طریقت نیکو، در سنه سبعین و ثلثمائه برفته از دنیا «پوست کراه بود.»