باسلیقه

معنی کلمه باسلیقه در لغت نامه دهخدا

باسلیقه. [ س َ ق َ / ق ِ ] ( ص مرکب ) باذوق. و آنکه کارهای وی آراسته و مرتب و خوش آیند باشد. و رجوع به سلیقه شود.

معنی کلمه باسلیقه در فرهنگ عمید

باذوق، کسی که کارهایش آراسته، مرتب، و خوشایند است.

جملاتی از کاربرد کلمه باسلیقه

عمده‌ترین فعالیت‌های اهالی روستای اربط کشاورزی و دامداری میباشد. همچنین عمده‌ترین محصولات کشاورزی این روستا گندم، جو و انواع حبوبات میباشد.و همچنین این روستا از لحاظ تاریخی دارای قدمت بسیار بوده وبه قبل از اسلام میرسد ومردم این روستا بسیار مهمان نواز وباسلیقه میباشند از قدیمی ترین طایفه این روستا طایفه ملا رحیم(خدایی) که از علمای معروف منطقه میباشد میتوان نام برد.