بازگو کردن
معنی کلمه بازگو کردن در فرهنگ معین
معنی کلمه بازگو کردن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه بازگو کردن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه بازگو کردن
در روزهای بعد پدر و مادر محمدطاها (حسن فراهانی و مریم میرزایی) در گفتگو با رسانههای گروهی جزئیات بیشتر و در بعضی موارد متفاوتی را از ماجرای پیدا شدن فرزندشان بازگو کردند. به گفته پدر محمدطاها (حسن فراهانی) ظاهراً خانوادهای که محمدطاها را از کودک ربا خریده بودند از اهالی محله دروازه غار تهران هستند.
بهطور کلی، مانند دیگر مکاتب، برداشت یکسانی از لیبرالیسم وجود ندارد. افرادی مانند جان لاک، آدام اسمیت، جان استوارت میل، مونتسکیو همگی لیبرال محسوب میشوند اما اینان در مسائلی مثل حدود رواداری، مشروعیت دولت رفاهی و فضیلتهای دموکراسی با یکدیگر همنظر نیستند. به همین ترتیب، روشهای مختلفی برای بازگو کردن روند پیدایش لیبرالیسم وجود دارد. به عنوان مثال، فریدریش فون هایک آن را به دو دستهٔ تکاملی و راسیونالیستی تقسیم میکند که اولی طی سدهها شکل گرفته و در بریتانیای سدهٔ ۱۹ به اوج خود رسیده و دیگری حاصل مبارزهٔ متفکران اروپایی با روحانیان و فئودالیسم است.
از همین رو عکسهای او بیشتر واقع گرایانه بود تا انتزاعی. وی احترام زیادی برای نظم در عکاسی خبری قائل بود، به این عنوان که هر عکس به تنهایی توانایی بازگو کردن یک داستان را داشته باشد.
بیست و سی را میتوان تنها بخش خبری در صدا و سیما دانست که به موضعگیری در قبال مسائل سیاسی از جمله مسائل حزبی و جناحی میپردازد سانسور در این شبکه همیشه وجود داشته و بر عکس بازگو کردن خبر های کشوری و جهانی نیز از جمله ضعف های این شبکه است و همانند دیگر بخشهای خبری در راستای سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی که توسط سید علی خامنهای تبیین و سیاستگذاری میشود، خبرسازی میکند؛ ولی به علت برخی موضعگیریها، مورد نقدهای گروهها و چهرههای سیاسی غیر اصولگرا واقع شدهاست به طوری که در جریان راهپیمایی روز قدس ۱۳۸۸، طرفداران میرحسین موسوی علیه این برنامه شعار دادند.
شعر عاشقانه پروراندن آسلاگ اثر ویلیام موریس، به بازگو کردن روابط میان راگنار و آسلاگ، با الهام از نسخه داستانی اساطیر شمالی (۱۸۵۱) متعلق به بنجامین تورپ میپردازد.
لیو پنگلی: تاریخدانان این شخص را نخستین قاتل زنجیره ای جهان معرفی کردهاند. لیو پنگلی به دلیل اینکه پسر عموی امپراتور چین به نام هان جین بود از موقعیت و قدرت مناسبی برای به قتل رساندن مردم برخوردار بود. این شخص علاوه بر کشتن کنیزهای خود حدود ۱۰۰ نفر از پسرها و دختران جوان را به قتل رساند. زمانی که برخی از بزرگان نزد امپراتور رفتند و ماجرا را بازگو کردند انتظار مجازات لیو پنگلی را داشتند اما امپراتور چین حاضر به خفه کردن پسر عموی خود نشد و او را به شهری دیگر تبعید کرد.