بارگنج

معنی کلمه بارگنج در فرهنگستان زبان و ادب

{container} [مشترک حمل ونقل] جعبۀ فلزی بزرگی با ابعاد استاندارد که کالا در آن قرار داده می شود و آن را به وسیلۀ قطار یا کشتی یا هواپیما یا کامیون حمل می کنند؛ همچنین کامیونی که چنین جعبه ای را حمل کند

معنی کلمه بارگنج در ویکی واژه

جعبۀ فلزی بزرگی با ابعاد استاندارد که کالا در آن قرار داده می‏شود و آن را به‌وسیلۀ قطار یا کشتی یا هواپیما یا کامیون حمل می‏کنند؛ همچنین کامیونی که چنین جعبه‏ای را حمل کند.

جملاتی از کاربرد کلمه بارگنج

عافیت در مشرب من بارگنجایش نداشت بس که جامم چون شرر از سوختن سرشار بود