بار بستر
معنی کلمه بار بستر در فرهنگستان زبان و ادب

بار بستر

معنی کلمه بار بستر در فرهنگستان زبان و ادب

{bed load} [زمین شناسی] بخشی از بار کل رود که درست در بالای بستر در حرکت است

معنی کلمه بار بستر در دانشنامه عمومی

اصطلاح بار بستر ( به انگلیسی: Bed load ) ، ذرات موجود در یک سیال جاری ( معمولاً آب ) را توصیف می کند که در طول بستر جریان جابجا می شود. بار بستر مکمل بار معلق و بار شستشو است.
بار بستر با غلتیدن، سر خوردن و/یا پرش ( جهش ) حرکت می کند.

معنی کلمه بار بستر در دانشنامه آزاد فارسی

بارِ بَسْتَر (bedload)
مواد و سنگ هایی که در بستر رودخانه می غلتند و از جا می جهند (جهش). اجزای باربستر بسیار بزرگ تر از اجزای معلّق در آب اند. هنگامِ غلتیدن رودخانه (سیل)، تخته سنگ های سنگینی که در هنگام جریان عادی آب در بستر رودخانه قرار دارند، ممکن است جابه جا شوند.

معنی کلمه بار بستر در ویکی واژه

بخشی از بار کل رود که درست در بالای بستر در حرکت است.

جملاتی از کاربرد کلمه بار بستر

سرکار موبد را بنده ام و بنده وارش به خداوندی پرستنده، ماهی دو پیش از این کج پلاسی های گردون ساز ناراستی ساخت، و سامان تندرستی هنجار کاستی انگیخت. انبار بستر و بالش افتادم و دمساز فریاد و نالش. همچنان دل از بند آن رنج نرسته و زنجیر تن فرسای آن شکنج نشکسته، درد پائی تاب شکن خواب شکر دست زور آزمائی یافت و خسته و مستمندم بر بستر جان سپاری افکند:
پهلو نهاده ایم بشمشیر آبدار وز دل غبار بستر سنجاب شسته ایم
ز روی آینه ی خاطرت به صیقل می علی الضروره بباید غبار بستردن