معنی کلمه باددار در لغت نامه دهخدا
- غذاهای باددار، غذا یا داروئی باددار ؛ آنچه تولید نفخ کند: شلغم و چغندر و کلم باد دارند. رجوع به شعوری ج 1 ورق 159 شود.
|| مردم بی تعلق و هیچ انگار. ( برهان ) ( آنندراج ). هیچ انگار. ( شرفنامه منیری ). مردم متملق و هیچ انگار. ( ناظم الاطباء ). هیچ انگار و پرباد. ( سروری ). || مردم متکبر و صاحب غرور. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
دلا از تکبر مشو باددار
همه ملک این خاک را باد دار.؟ ( از فرهنگ سروری ).|| کنایه از مردم دنیادار. || کسی را گویند که جن داشته باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).