بادبز

معنی کلمه بادبز در لغت نامه دهخدا

بادبز. [ ب َ ] ( اِ مرکب ) فصل خزان. ( فرهنگ اسدی خطی نخجوانی ). تیر. ( فرهنگ اسدی خطی نخجوانی ). پائیز. خریف. رجوع به بادبیز شود.

معنی کلمه بادبز در فرهنگ معین

(بَ ) (اِمر ) بادوز، پاییز.

معنی کلمه بادبز در فرهنگ عمید

پاییز، فصل خزان.

جملاتی از کاربرد کلمه بادبز

«در مورد آتش کنده‌های هیزم بی خار بر آتش می‌نهند و از بالا چربی بدان می‌ریزند و آنگاه در حین پاشیدن روغن آن را از پایین می‌افروزند و هرگز بر آتش نمی‌دمند بلکه با بادبزن آن را باد می‌زنند و کسانی را که آتش را خاموش کرده‌اند یا آن را با لاشهٔ مرده یا چیزهای ناپاک آلوده‌اند می‌کشند.»
تا آن که بادبزنی از برگ خرما بیرون آورد و گفت: پادشاها، این بادبزنی است که نه شاه مانندش را دیده است نه پدرانش. ملک خشمگین شد و آن را بستد. دید برآن نوشته اند:
اگر نه مرکب میمونش هست بادبزان چرا به رفتن با باد عهد و پیمان کرد
یخچال‌های آلپ می‌توانند رودخانه‌های مستقیم یخی، رودخانه‌های فراگیر طولانی، به شکل بادبزنی (یخچال‌های پیمونت) و پرده‌هایی از یخ که از دامنه‌های عمودی قله‌های کوه آویزان می‌باشند، هستند. ترس‌های ناشی از حرکت باعث می‌گردد یخ شکسته شود و با صدای بلند ترک بردارد، شاید توصیفی باشد که چرا فکر می‌کرد کوه‌ها در دوره قرن‌های وسطی خانه اژدها بوده‌اند. این شکاف شکاف‌های غیرقابل پیش‌بینی و خطرناکی را تشکیل می‌کند که اغلب در زیر بارش برف جدید نامرئی هستند که بیشترین خطر را برای کوهنوردها تشکیل می‌دهند.
ادوارد لیر در یک خانواده طبقه متوسط در روستای هالووی انگلستان متولد شد. تحصیلاتش را بیشتر در خانه گذراند. در کودکی از آسم و برونشیت و همچنین افسردگی و صرع رنج می‌برد. ادوارد لیر در نوجوانی پس از جدا شدن از خانواده در سال ۱۸۲۷، سعی کرد که با ساختن صفحه‌های رنگی و چاپ و نقاشی روی بادبزن و گاهی هم تصویرسازی بیماری‌ها برای پزشکان و بیمارستان‌ها برای خود درآمدی کسب کند.ادوارد لیر در سال ۱۸۳۰ کار برای انجمن جانورشناسی را آغاز کرد. کار او تولید مجموعه نقاشی طوطی‌ها بود که پس از آن کار تولید حکاکی‌های چاپ رنگی دست‌ساز را آغاز کرد. گرچه این سری هیچگاه کامل نشد اما بسیار مورد تحسین واقع شد و سرانجام لیر پیش از آنکه برای یک سفر سه ساله به ایتالیا برود از سوی «ارل دربی» استخدام شد.
هماندم، بالای سر محمد غلامی رومی ایستاده بود زیباروی. در دستی بادبزنی داشت که وی را باد می زد. او نیز بادبزن از دست بینداخت و در حالی که این بیت را میخواند، بدنبالش خویشتن را بدجله انداخت:
دشت از موکبیست مرکب او که ازو عاجزست بادبزان
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به بادبزن خانم ویندیرمیر و میشل استروگف اشاره کرد.
عزم او را مضای بادبزان حرم او را ثبات کرده متین
بازگشتی ز بیم بادبزان به کمان گیر چشم‌، تیر نگاه
صلاح الدین، دانست که آن بادبزن از برگ خرما بن مسجد رسول خدا (ص) است. آن را بوسید و بر سر نهاد و به رسول گفت: راست گفتی، راست گفتی.
در تک ایدون بود که بادبزان که تو گوئی قضای مقدور است
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به ژنویو، زندگی و مرگ کلنل بلیمپ، بادبزن خانم ویندیرمیر و نشانه چهار اشاره کرد.
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به بادبزن خانم ویندیرمیر اشاره کرد.
اندازه معمولی آن ۱۲۰ تا ۱۶۰ سانتی‌متر می‌باشد. برگ‌های نخلی شکل (بادبزن) آن ۷ تا ۱۰ برگچه طویل بسیار زیبا که تا ۱۰ سانتیمتر درازا و ۴ سانتیمتر پهنا دارد تشکیل یافته و کناره‌های آن دندانه دار می‌باشد. برگها در ابتدا به رنگ قرمز مسی ولی به تدریج رنگ سبز تیره‌ای بخود می‌گیرند. اندازه این گیاه هنگام بزرگی به ۶ متر یا بیشتر می‌رسد و شکل آن کاملاً تغییر کرده و برگ‌های پائینی گیاه رفته رفته می‌ریزند برگ‌ها بزرگ شده و طول آنها به ۳۰ و عرض آنها به ۸–۷ سانتیمتر می‌رسد.
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به رامبرانت، بل آمی، آمفیتروئون، بادبزن خانم ویندیرمیر و مادام بوواری اشاره کرد.
غبار لشکر او بسته راه بادبزان شهاب صولت او خسته جان دیو رجیم
نه نور داده چو تیغش ز گرد برق درخش نه پویه کرده چو رخشش به دشت بادبزان