باد بودن
معنی کلمه باد بودن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه باد بودن
چگونه فراز آمدند این گروه؟ در آباد بودند یا دشت و کوه؟
غافل ز فریب این غم آباد بودند ز بند هر غم آزاد
ز وصل هم عجب دلشاد بودند ولی فارغ ز قصد باد بودند
تا چند زمین نهاد بودن؟ سیلیخورِ خاک و باد بودن؟
اگرچه، محمدحسنخان با مقاومت زیادی روبرو نشد اما بخت به زودی از او برگشت؛ مدعی صفوی پیش از آغاز شورش دستگیر شد، یموتها سهم خود از خزانهٔ شهر را برداشتند و رفتند و بیگلربیگی مازندران که قول همکاری داده بود، هم به یاری او نیامد. نتیجتاً، سردار اعزامی نادرشاه، بهبودخان، به آسانی او را در چند نبرد در شرق شهر شکست داد. محمدحسنخان مجدداً به بیابانهای قرهقوم گریخت. پس از شکست محمدحسنخان، بهبودخان انتقام سختی از قاجارهای اشاقهباش که قوانلوها هم بخشی از آنها بودند، گرفت. محمد و مادرش هنوز در خانهٔ سید مفید در استرآباد بودند، از بخت خوبشان توجه بهبودخان به حضور آنها جلب نشد.
«ما فرمودیم تا این قوم را که از غزنین دررسیدند، بنواختند و اعیان غزنین را جوابهای نیکو نبشتند و از نشابور حرکت کردیم. پس از عید روزه دوازده روز نامه رسید از حاجب علی قریب و اعیان لشکر که به تگیناباد بودند با برادر ما که چون خبر حرکت ما از نشابور بدیشان رسید، برادر ما را بقلعت کوهتیز موقوف کردند.