بابابزرگ

معنی کلمه بابابزرگ در لغت نامه دهخدا

بابابزرگ. [ ب ُ زُ ] ( اِ مرکب ) نیا. پدر بزرگ.

معنی کلمه بابابزرگ در فرهنگ معین

(بُ زُ ) (اِمر. ) پدربزرگ ، نیا.

معنی کلمه بابابزرگ در فرهنگ فارسی

( اسم ) ( صفت اسم ) پدر بزرگ نیا .

معنی کلمه بابابزرگ در ویکی واژه

پدربزرگ، نیا.

جملاتی از کاربرد کلمه بابابزرگ

از واژه‌های دیگری که با «جد» یا «نیا» هم‌معنی باشند می‌توان به «پدربزرگ»، «بابابزرگ»، «پدرکلان»، «پدرمهین» یا «نیاک» اشاره کرد. شکل جمع جد، اجداد و شکل جمع نیا، نیاکان است. جد یا اجداد از ریشهٔ عربی، و نیا یا نیاکان از ریشهٔ فارسی هستند. واژهٔ نیا در اشعار شاعرانی چون فردوسی، ناصرخسرو، سوزنی، خاقانی و نظامی بارها آمده‌است.