باانصاف

معنی کلمه باانصاف در فرهنگ معین

(اِ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) منصف ، عادل .

معنی کلمه باانصاف در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه انصاف دارد منصف باداد با عدل عادل : مرد با انصافی است مقابل : بی انصاف .

معنی کلمه باانصاف در ویکی واژه

منصف، عادل.

جملاتی از کاربرد کلمه باانصاف

بر رأی عقلای باانصاف ظاهر است که هر طایفه را از علما و غیره اصطلاحی مخصوص است که در استعمال آن منفردند ودیگران را از آن حظی و نصیبی نیست. لهذا این طایفهٔ عالیه، عبارات و اصطلاحات خاصی دارند که بدون اطلاع و استحضار از آن، درک کلام ایشان متعذر است. کما قال المؤلف:
آن میی کز ظلم و جور و کافری‌های خوشش شرم آید عدل و داد و دینِ باانصاف را
گر بود نکته‌سنج باانصاف خویش را در سخن مدار معاف