با آب و رنگ
معنی کلمه با آب و رنگ در فرهنگ فارسی
معنی کلمه با آب و رنگ در ویکی واژه
زیبا و قشنگ.
جملاتی از کاربرد کلمه با آب و رنگ
یکی منظری بود با آب و رنگ مقرنس برآورده از خاره سنگ
زانبوه گل های با آب و رنگ همه پهندشت فراخ است تنگ
از اطلس و حریری قاری عروس باغ با آب و رنگ خویش برد انفعالها
طبیب بهی روی با آب و رنگ ز حکم خدا نوشدارو به چنگ
بادا رخ مؤالف جاه تو با آب و رنگ لاله بکهساران
دل بدسگالان شود تار و تنگ بماند رخ دوست با آب و رنگ
چه خرّم بهاری ست با آب و رنگ گل داغ عشقش به دلهای تنگ
دانم ای گل از فروغ ماه نو با آب و رنگی دانم ای بلبل بشکر شاه نودستان سرائی
ز مرد نگینهای با آب و رنگ در و لعل و فیروزه بی وزن و سنگ
در گران قیمت با آب و رنگ قابل تحسین همه مرد و زن