ایقاظ

معنی کلمه ایقاظ در لغت نامه دهخدا

ایقاظ. [ اَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ یقظ. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
همچو آن اصحاب کهف از راه جود
می چرم ز ایقاظ نی بل هم رقود.مولوی.
ایقاظ. ( ع مص ) ( از «ی ق ظ» ) بیدار کردن از خواب. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). بیدار کردن. ( غیاث اللغات ).
|| گرد برانگیختن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه ایقاظ در فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ یَقِظ ، بیداران ، هوشیاران .
( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - بیدار کردن . ۲ - آگاه کردن .

معنی کلمه ایقاظ در فرهنگ عمید

۱. بیدار کردن.
۲. هشیار کردن، آگاه ساختن.

معنی کلمه ایقاظ در فرهنگ فارسی

۱- (مصدر ) بیدار کردن. ۲ - هشیار ساختن آگاه کردن .

معنی کلمه ایقاظ در ویکی واژه

بیدار کردن.
آگاه کردن.
جِ یَقِظ ؛ بیداران، هوشیاران.

جملاتی از کاربرد کلمه ایقاظ

شیخ محمد بن علی سنوسی ۱۲۰۲ ق - ۱۲۷۶ هجری قمری ۱۷۸۷–۱۸۵۹ م و او مؤسس دعوت سنوسی است و سنوسی‌ها به جد چهارم او منسوب است. او در مستغانم الجزایر به دنیا آمد و در خانه علم و تقوا رشد کرد. و هنگامی که به سن بلوغ رسید، تحصیلات خود را در مسجد جامع القراویین مراکش ادامه داد، از تونس، لیبی، مصر، حجاز و یمن دیدن کرد. به مکه رفت و اولین زاویه را که بعدها به نام نهضت سنوسی شناخته شد، در آنجا بنیان نهاد. وی حدود چهل کتاب و رساله دارد، از جمله: الدرار الصنیه فی اخبار الادریس و ایقاظ الوسنان فی عمل ب الحدیث و القرآن.
حقیقت- غایت علم اعنی ادراک ادراک عدم ادراک است، چه مدرک حقیقی غیرمتناهی است، و علم متناهی، و این عدم ادراک ادراکی بود بی ادراک ادراک، و ادراک عدم ادراک در این مشهد حیرت و استغراق مدرک بود در مدرک، و از آن وجه که با عدم ادراک است به جهل و غفلت ماند و صاحب این حال از این وجه مستور گردد: و تحسبهم ایقاظا وهم رقود.
باقیش عشق گوید با تو نهان ز من ز اصحاب کهف باش هم ایقاظ و رقود
هم‌چو آن اصحاب کهف ای خواجه زود رو به ایقاظا که تحسبهم رقود
چشم خوش خواب تو شد راهزن بیداران همچنان خواب خوشش باد و مبادش ایقاظ
هم‌چو آن اصحاب کهف از باغ جود می‌چرم ایقاظ نی بل هم رقود
در نظر ایقاظ و در معنی رقود سخت در خوابیم و بیداریم ما
یا من هو نورا عین ایقاظ یا من هو روح انفس حفاظ