ایراث

معنی کلمه ایراث در لغت نامه دهخدا

ایراث. ( ع مص ) میراث دادن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24 ). وارث گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). میراث رسانیدن و بقیه چیزی دادن. ( غیاث اللغات ).

معنی کلمه ایراث در فرهنگ معین

[ ع . ] (مص م . ) وارث کردن ، کسی را وارث قرار دادن .

معنی کلمه ایراث در فرهنگ عمید

وارث گردانیدن، کسی را وارث قرار دادن، برای کسی میراث گذاشتن.

معنی کلمه ایراث در فرهنگ فارسی

(مصدر ) وارث کردن کسی را وارث قرار دادن مرده ریگ دادن بکسی .

معنی کلمه ایراث در فرهنگ اسم ها

اسم: ایراث (پسر) (فارسی) (تلفظ: iras) (فارسی: ایراث) (انگلیسی: iras)
معنی: میراث

معنی کلمه ایراث در ویکی واژه

وارث کردن، کسی را وارث قرار دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه ایراث

و قیل: الظالم مع السابق. و قیل: الظالم هو الافضل لانّه اراد به من ظلم نفسه لکثرة ما حمّلها من الطاعة. و قیل: لمّا ذکر بلفظ الایراث ففی المیراث یبدأ بذوی الفرض ثمّ ما یبقی فللعصبة و ان کان صاحب الفرض اضعف استحقاقا کذلک قال اللَّه عز و جل: فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ فقدّمه علی السابق. و قیل: الظالم الذی ترک الحرام و المقتصد الذی ترک الشبهة و السابق الذی ترک الفضل فی الجملة. و قیل: الظالم من له علم الیقین و المقتصد من له عین الیقین و السابق من له حق الیقین. و قیل: الظالم صاحب المودّة و المقتصد صاحب الخلّة و السابق صاحب المحبّة. و قیل: الظالم صاحب سخاء و المقتصد صاحب جود و السابق صاحب ایثار. و قیل: الظالم صاحب خوف و المقتصد صاحب خشیة و السابق صاحب هیبة و قیل: الظالم طالب الدنیا و المقتصد طالب العقبی و السابق طالب المولی‌ و قیل: الظالم صاحب تواجد و المقتصد صاحب وجد و السابق صاحب وجود.
اربعاء نایث ایراثن (به عربی: الأربعاء نایث إیراثن) یک شهرداری در الجزایر است که در استان تیزی وزو واقع شده‌است.
و قوله: «بِإِذْنِ اللَّهِ» معناه: ظلم الظالم و قصد المقتصد و سبق السابق بعلم اللَّه و ارادته. ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ ای ذلک الاصطفاء و الایراث هو الفضل الکبیر.