اوگردو

معنی کلمه اوگردو در ویکی واژه

اُوْگِرْدو :(owgerdw) درگویش تونی و گویش گنابادی یعنی ملاقه ، قاشق بزرگ ، پایان زمان آبیاری زمین و قطع آب جهت انتقال به زمین یا باغ دیگر

جملاتی از کاربرد کلمه اوگردو

گردان ستوه از رزم اوگردون خجل از بزم او ثابت به پیش عزم او هر هفت سیار آمده
زگاو ساری گرزت چنان بلرزدچرخ که گاوگردون ازراه کهکشان بجهد
بخوان فضل او خورشید قرصه بدیگ بذل اوگردون نهنبن
د‌رکاخ شوکت او گیهان بهنیه چاکر بر خوان نعمت اوگردون‌کمینه آوند