اوگردو
جملاتی از کاربرد کلمه اوگردو
گردان ستوه از رزم اوگردون خجل از بزم او ثابت به پیش عزم او هر هفت سیار آمده
زگاو ساری گرزت چنان بلرزدچرخ که گاوگردون ازراه کهکشان بجهد
بخوان فضل او خورشید قرصه بدیگ بذل اوگردون نهنبن
درکاخ شوکت او گیهان بهنیه چاکر بر خوان نعمت اوگردونکمینه آوند