اوحال
معنی کلمه اوحال در فرهنگ معین
معنی کلمه اوحال در فرهنگ عمید
معنی کلمه اوحال در فرهنگ فارسی
معنی کلمه اوحال در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه اوحال
این سخن کافر چو بشنود از خلیل درگذشت اوحالی آمد جبرئیل
گفت با اوحال منظورت چه هست می کشی یا می کشی ز اینکار دست
پس سپاه شیر از جوانب درآمدند و زخمها پیاپی میزدند تا لباسِ وجود بر پیلان چنان مخرّق و ممزّق کردند که بزرگتر پارهٔ از پیلان گوش بود و از آنگاو طبعان حماقتپیمای که تا بگردن در اوحالِ تبدّلِ احوال متورّط شدند ، حدیقهٔ معرکه چندان شکوفهٔ احداق بتیر بارانِ حوادث بیرون آورد که بر زبانِ مغنّیانِ بزم ظفر و پیروزی ومنهیان آن بهارِ نوروزی همه این میگذشت: